فرهنگی سیاسی اجتماعی

مقایسه اظهارات دولتمردان قبل و بعد از برجام؛ سناریوی جدید دولت بعد از توافق هسته‌ای چیست/ چرا دولتمردان درباره تاثیرات توافق هسته‌ای بر اقتصاد تغییر عقیده دادند

 

حدود دو ماه از اعلام جمع‌بندی توافق هسته‌ای میان ایران و کشورهای ۵+۱ می‌گذرد. به نظر می‌رسد اعلام این توافق در اواسط تیرماه، عمر ۷۵۰ روزه دولت یازدهم را به دو قسمت تقسیم کرده، زیرا شاهد دو رویکرد کاملاً متفاوت از سوی دولتمردان تدبیر و امید در حوزه اقتصاد هستیم.
روحانی رئیس دولت یازدهم با دو شعار اصلی گشایش در اقتصاد و حل مشکل پرونده هسته ای ایران، در انتخابات خرداد ۹۲ به پیروزی رسید، ولی بعد از به دست گرفتن سکان دستگاه اجرایی و تشکیل کابینه، تمام هم و غم خودش را بر سر حل مشکل پرونده هسته ای گذاشت و این استدلال را مطرح کرد که کلید گشایش اقتصادی، تمرکز بر مسئله سیاست خارجی است. این استدلال رئیس جمهور و تیم اقتصادی وی، ابتدا مورد توجه مردم قرار گرفت، اما رفته رفته و بعد از طولانی شدن نتیجه مذاکرات هسته ای، اصطلاحا حنای آنها نزد مردم رنگ باخت و جامعه چندان به این رویکرد دولت، روی خوش نشان نداد. اکنون بعد از گذشت حدود دو سال از عمر دولت روحانی مذاکرات تا مرحله جمع بندی توافق پیش رفته و در حال بررسی کنگره آمریکا و مجلس شورای اسلامی است.

بررسی دقیق همه جوانب اقتصاد کشور نشان می‌دهد با این که اقتصاد ایران در این دو سال معطل مانده است، در صورت رسیدن توافق به مرحله اجرا و لغو تحریم‌ها طی ماه‌های آتی، بازهم چیزی عاید اقتصاد ایران نخواهد شد و در واقع برنامه ریزی دولت برای حل مشکلات اقتصادی با اتکا به رفع تحریمها و گشایشهای بین المللی با شکست رو به رو شده است.

سناریوی جدید دولت بعد از توافق هسته‌ای چیست؟

اما صحبتهایی که تیم اقتصادی دولت در دو ماه اخیر بعد از توافق به زبان می آورند، نشان می دهد که آنها در تدارک یک سناریوی جدید برای رو به رو شدن با شرایط پسا تحریم هستند! سناریویی که توقعات جامعه را از آنها به پایین ترین حد برساند و در واقع شرایطی را فراهم کند که اصطلاحا دولتمردان روحانی "دست پیش بگیرند تا پس نیفتند."

به گزارش نسیم، بخشی از این سناریوی جدید ارسال پالس‌های منفی بی‌سابقه از سوی مردان تاثیرگذار اقتصادی رئیس جمهور است. این افراد که امروز پالس های منفی زیادی را در فضای جامعه علیه شرایط اقتصادی کشور ارسال می کنند، قبل از اعلام برنامه جامع اقدام مشترک هسته ای در اواسط تیرماه، سخنان کاملا متفاوتی را درباره اقتصاد کشور به زبان می‌آوردند، به طوری که از دید آنها حل تمامی مشکلات اقتصادی کشور منوط به لغو تحریمها شده بود! اما حالا بعد از رخ دادن توافق مقدماتی، انگار سناریو نیز تغییر کرده و دولتیها فهمیده اند، حتی لغوتحریمهای خارجی هم نخواهد توانست مسایل ریشه ای و ساختاری اقتصاد ایران را حل کند. بررسی نمونه سخنان دولتمردان قبل و بعد از توافق هسته ای زوایای جدید سناریوی دولت را به خوبی روشن می کند.

محمدعلی نجفی؛ قبل از توافق: با توافق هسته ای سرعت خروج از رکود بیشتر می شود/ بعد از توافق: امسال بدترین سال اقتصادی در ۳۷ سال اخیر است!


نخستین کسی که صحبتهایش قبل از توافق هسته ای و بعد از توافق هسته ای با یکدیگر تفاوت فاحشی دارد، محمد علی نجفی دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت یازدهم است. مرد پرحاشیه کابینه روحانی که در دو سال اخیر در بخشهای مختلف دولت یازدهم فعالیت کرده است، اخیرا در جلسه شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی سیاه نمایی گسترده ای را از شرایط اقتصاد کشور در سال ۹۴ ارائه داده است.

دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روحانی گفته است که امسال مشکل دولت در مسئله کسری بودجه است و به همین دلیل شاید یکی از بدترین سال‌‌های ۳۷ سال گذشته باشد، چرا که با افت قیمت نفت روبرو هستیم و قیمت آن مرتباً پایین می‌آید. نجفی با تاکید بر تشدید رکود در سال جاری روی این نکته تاکید کرد که رکود دامن خودرو سازان و قطعه سازان را زودتر از باقی فعالان اقتصادی گرفته است و شنیده می شود که ۴ هزار نفر از بابت این مسئله بیکار شده اند. وی همچنین زمان نمایان شدن آثار لغو تحریمها را به نیمه دوم سال ۹۵ موکول کرده و از مردم خواسته که منتظر توفیق خاصی در اقتصاد کشور طی سال جاری نباشند!

این اظهارات در حالی از زبان نجفی جاری می شود که وی پیش از این، قبل از ارائه بسته خروج از رکود دولت در مرداد ماه سال گذشته اعلام کرده بود که لغو تحریمها سرعت خروج از رکود را برای کشور بیشتر خواهد کرد. نجفی آن روز روی این نکته تاکید کرده بود که مسائل سیاست خارجی تاثیر زیادی روی اقتصاد ایران خواهد گذاشت و بعد از بهتر شدن فضای دیپلماسی دولت یازدهم می توانیم منتظررونق اقتصادی در کشور باشیم.

جهانگیری؛ قبل از توافق: بعد از توافق شرایط بازار سرمایه بهتر خواهد شد/ بعد از توافق: برای شکوفایی اقتصاد ایران باید تا سال ۹۵ صبر کنیم.


اما نفر بعدی که در خصوص وضعیت اقتصادی کشور طی روزهای اخیر آیه یاس سر داده است، معاون اول رئیس جمهور، اسحاق جهانگیری است. آقای معاون اول که چند بار قبل از این هم وضعیت اقتصادی ایران در سال ۹۴ را بحرانی دانسته بود، آخرین بار در سفری که به استان کرمان داشت، اعلام کرد که امسال سخت ترین سال اقتصادی در ایران است و برای رشد شکوفایی اقتصادی در کشور باید تا سال ۹۵ صبر کنیم.

اما معاون اول رئیس جمهور قبل از این، بسیار متفاوت درباره وضعیت اقتصاد ایران بعد از توافق هسته ای سخن می گفت. جهانگیری در روزهای پایانی سال گذشته با امیدواری نسبت به بهبود شرایط اقتصاد ایران بعد از توافق هسته ای تاکید کرده بود که تردیدی در این نیست که با توافق، روند بازار سرمایه اصلاح شود، چون منابع به سمت ایران جذب خواهد شد وسرمایه‌گذار خارجی و ایرانیان خارج از کشور احساس می‌کنند که اقتصاد ایران در شرایط مناسبی برای سرمایه گذاری قرار دارد.

نوبخت؛ قبل از توافق: باید تحریمها برداشته شود تا پروژه های عمرانی را تکمیل کنیم/ بعد از توافق: مردم بعد از توافق هسته ای انتظار بیش از حد از اقتصاد نداشته باشند!


محمد باقر نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی و سخنگوی دولت یازدهم، دیگر عضو تیم اقتصادی دولت بود، که می‌توان تناقص را قبل و بعد از توافق در سخنان وی مشاهده کرد. این معاون رئیس جمهور قبل از توافق در سالروز پیروزی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری به اتخاذ تحریمهای نفتی اشاره و عنوان کرد که در شرایطی که ظرفیت تولید چهار میلیون بشکه نفت در کشور داریم در شرایط تحریم اجازه فروش بیش از یک میلیون بشکه را نداریم و همین باعث شده که کشور با ۲۴ میلیار دلار اداره شود. رئیس سازمان مدیریت در ادامه روی این نکته تاکید کرد که در حال حاضر با وجود تحریمها همین ۲۴ میلیارد دلار را هم نمی توانیم وارد کشور کنیم، بنابراین برای گشایش اقتصادی و تکمیل پروژه های عمرانی باید تحریمها برداشته شود.

اما سخنگوی دولت بعد از برجام با بیان سخنانی متفاوت از قبل ضمن دشوار دانستن سال ۹۴ برای دولت به دلیل کاهش قیمت نفت، اعلام کرد که مردم نباید منتظر گشایش اقتصادی بعد از لغو تحریمها باشند، زیرا انتظارات بیش از حد از این مسئله به شدن آسیب زننده است.

طیب نیا؛ قبل از توافق: سال ۹۴ با توافق هسته ای بذر اقتصاد ایران به ثمر می نشیند/ بعد از توافق: لغو تحریمها مشکلات اقتصادی را حل نمی کند.


بعد از نوبخت، علی طیب نیا چهارمین شخصی بود که در خصوص وضعیت کنونی اقتصاد ایران پالسهای منفی به جامعه تزریق کرد. وزیر اقتصاد بعد از اعلام خبر توافق در نخستین واکنش خود به صراحت اعلام کرد که لغو تحریمها مشکلات اقتصادی را حل نمی کند. البته آقای وزیر چند ماه قبل در جلسه جامعه مهندسین هم سخنانی با همین مضمون به زبان آورده بود، اما نظر آقای وزیر در روزهای پایانی سال گذشته درباره تاثیر لغو تحریمها بر گشایشهای اقتصادی متفاوت بود. طیب نیا در این خصوص با اشاره به لغو تحریمها در سال ۹۴ گفته بود که سال ۹۴ را سال خیلی خوبی می‌بینم و امیدوارم بذرهایی که در سال ۹۳ کاشته شد، در سال ۹۴ با توافق هسته ای به ثمر بنشیند.

نهاوندیان؛ قبل از توافق: بعد از توافق منتظر رشد اقتصادی، کاهش تورم و خروج از رکود باشید/ بعد از توافق: کسی نباید منتظر رونق اقتصادی در برهه فعلی باشد.


بعد از طیب نیا، نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور دیگر عضوی از دولت یازدهم بود که درباره لغو تحریمها و تاثیر آن بر اقتصاد ایران حرفهای ضد و نقیصی را به زبان آورد. محمد نهاوندیان بعد از قبول برجام تصمیم گرفت که بعد از مدتها به جلسه شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی برود و بر روی این نکته تاکید کند تحریمها مشکلات اقتصادی را حل نخواهد کرد و کسی نباید منتظر رونق اقتصادی در برهه فعلی باشد.

اما اگر به سخنان آقای رئیس دفتر در سال ۹۲ نگاه کنیم، با ادبیاتی متفاوتی مواجه می شویم. وی بعد از بازگشت رئیس جمهور از اجلاس داووس در گفتگو با یک هفته نامه، اعلام کرد که از سال آینده مردم باید منتظر رشد اقتصادی، خروج از رکود و کاهش ۱۰ درصدی تورم باشند زیرا مذاکرات به نفع اقتصاد کشور تمام خواهد شد. اما این وعده آقای رئیس دفتر با وجود گذشت دو سال همچنان تحقق پیدا نکرده و به نظر می رسد با صحبتهای جدید وی نباید منتظر تحقق آنها هم باشیم.

نیلی؛ قبل از توافق: با لغو تحریمها، یک ساله به شرایط پیش از تحریم باز می گردیم/ بعد از توافق: سال ۹۴ سال سختی است منتظر رونق اقتصادی نباشید.


اما مشاور اقتصادی رئیس جمهور را هم باید در زمره کسانی دانست سخنان خود در خصوص تاثیر توافق هسته ای بر اقتصاد کشور تغییر داده است. مسعود نیلی اردیبهشت ماه امسال در دانشگاه شریف اعلام کرد که با لغو تحریمها، یک ساله به شرایط پیش از تحریم باز می گردیم و اقتصاد ایران به رونق خواهد رسید. اما سخنان وی چند ماه بعد و در دانشگاه تهران کاملا متفاوت بود. وی بار دیگر مانند اسحاق جهانگیری، محمد باقر نوبخت و محمد نجفی تاکید کرد که در سال ۹۴ سخت ترین سال را برای اقتصاد کشور خواهد بود و نباید منتظر رونق اقتصادی بعد از لغو تحریمها باشیم. وی چند وقت بعد پا را فراتر گذاشت و با این که قبلا اعلام کرده بود با توافق هسته ای ایران به کشورهای قدرتمند اقتصادی جهان نزدیک خواهد شد. اعلام کرد که کسی نباید فکر کند که بعد توافق به کشوری مانند کره جنوبی تبدیل خواهیم شد.

سیف؛ قبل از توفق: امسال اقتصاد ایران بعد از توافق هسته ای شکوفا خواهد شد/ بعد از توافق: در این شرایط به صلاح نیست ارز را تک نرخی کنیم، شش ماه صبر کنید.


رئیس کل بانک مرکزی دیگر عضو تیم اقتصادی دولت روحانی بود که وعده رونق اقتصادی در سال جاری و بعد از توافق هسته ای را داد. وی در بازدید از یکی از ادارات بانک مرکزی در روزهای پایانی سال گذشته اعلام کرد که اقتصاد ایران به ثبات رسیده و سال آینده باید منتظر رشد و شکوفایی اقتصاد ایران بعد از توافق هسته ای باشیم.

اما چند ماه بعد سیف که پیش از این تحقق بسیاری از وعده های خود مانند تک نرخی شدن ارز را به توافق هسته ای مربوط دانسته بود، تاکید کرد که تک نرخی ارز در شرایطی فعلی به صلاح نیست و شش ماه بعد از توافق ارز تک نرخی خواهد شد.

ترکان؛ قبل از توافق: منتظر هجوم سرمایه های خارجی بعد از توافق هسته ای باشید/ بعد از توافق: برای رونق اقتصادی باید صبر کرد، فعلا بار اضافی به تعهدات دولت اضافه نکنید.


اکبر ترکان مشاور ارشد روحانی هم از دیگر دولتمردانی بود که بعد از توافق رنگ عوض کرد. وی پیش از این و بعد از بیانیه لوزان اعلام کرد که اقتصاد ایران بعد از توافق هسته ای رونق پیدا می کند، راه خوردن برخی از افراد بسته می شود و باید منتظر هجوم سرمایه های خارجی به ایران بعد از توافق هسته ای باشیم. اما دبیر شورای عالی مناطق آزاد بعد از برجام در گفتگو با یک پایگاه اطلاع رسانی اعلام کرد که توافق نباید بار اضافی به تعهدات دولت اضافه کرد و فعلا برای رونق اقتصادی باید صبر کنیم.

نعمت زاده؛ قبل از توافق: با توافق هسته ای شاهد یک جهش صادراتی خواهیم بود/ بعد از توافق: توافق هسته ای باعث گشایش در همه حوزه های اقتصادی نمی شود.


وزیر صنعت دولت روحانی هم قبل از توافق هسته ای معتقد بود که با توافق هسته ای شاهد یک جهش صادراتی بزرگ در کشور خواهیم بود. اما اظهارات آقای وزیر چند ماه بعد تغییر کرد. وی در روز صنعت و معدن در تبریز اعلام کرد که توافق هسته ای در همه حوزه های اقتصاد گشایش ایجاد نمی کند و برای گشایش در این بخشها باید عوامل تاثیر دیگر بر اقتصاد کشور نیز ارتقا پیدا کنند.

چرا دولتمردان درباره تاثیرات توافق هسته‌ای بر اقتصاد تغییر عقیده دادند؟

اظهارات اعضای تیم اقتصادی دولت بیش از همه بیانگر این است که دولتمردان کاملا به این نتیجه رسیدند که از بابت توافق هسته ای چیزی عاید اقتصاد کشور نخواهد شد و این اصلاحات ساختاری است که اقتصاد ایران را از وضعیت کنونی خارج می کند به همین دلیل در حال زمینه چینی هستند که عدم تغییر اقتصاد کشور بعد از توافق هسته ای را یک مسئله عادی جلوه دهند.

وقتی که اجازه نمیدهند که شما برای زمین خودت از بیرون آب بیاوری، باید چاه حفر کنی و از درون زمین خودت آب بیرون بیاوری تا محتاج ‌آب آن همسایه‌ی بخیل نباشی؛ باید از درون خود استمداد کنیم و بتوانیم کارها را پیش ببریم. »   

«مقام معظم رهبری اول فروردین ۹۴»


صادق لاریجانی اینکه در مقابل دشمن به گونه­ ای سخن بگوییم که گویا تمام مشکلات کشور معطوف به تحریم ها است و کشور بر اثر این تحریم ­ها کاملاً وا مانده و راهی به جلو ندارد، کار غلطی است».

   حجت الاسلام رییسی: «این را که برخی‌ها می‌گویند آب خوردن ما هم بسته به مذاکرات است، یک خطای راهبردی می‌دانم. این‌گونه صحبت کردن کددادن به دشمن محسوب می‌شود و دشمن نیز از آن سوءاستفاده کرده و باعث می‌شود که ما را محتاج مذاکرات بداند»

   آیت الله یزدی؛ رئیس مجلس خبرگان رهبری: «دولت نباید همه مسائل روزمره را به تحریم‌ها گره بزند و کارها نباید به نتیجه مذاکرات و توافق موکول شوند بلکه توجه به قابلیت‌های داخلی امری اساسی و مهم است».

   محمدباقر قالیباف:«مشکلات فقط به خاطر تحریم‌ها نیست. بی‌برنامگی و ضعف مدیریت در این دولت و دولت پیشین از تحریم‌ها هم مؤثرتر است.آمریکا نباید احساس کند که ما وابسته به تصمیم و اراده او هستیم»

   علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی : «سهم تحریم‌ها در وضع اقتصادی کشور تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد است و باید دولت همت کند و زمینه‌های رونق اقتصاد و تولید را در کشور برای گذر از تحریم‌های ظالمانه فراهم کند»

   حمید رسایی نمانده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی: بینی و بینالله با این ادبیات که حتی آب خوردن هم به تحریم مرتبط شده، یا وقتی آقای روحانی میگوید که خزانه خالی است در حالی که بعدا معلوم شد خزانه خالی نبوده، آیا دشمن تحریم را برمیدارد؟

   علیرضا زاکانی، سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی :«ارتباط دادن مشکلات معیشتی مردم با تحریم ها و مسائل هسته ای قبل از اینکه موضوعی کارشناسی، منطقی و درست باشد، امری سیاسی و کاملا نادرست است».

   حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی: «چرا باید بگوییم ابر و باد و مه و خورشید و فلک و حتی آب و همه چیزمان مربوط به هسته‌ای است؟! چرا باید اینگونه بیان شود؟ به چه کسی می‌خواهیم با این سخنانمان علامت بدهیم؟ نباید مردم را از تحریم بترسانیم چون هرگز این گونه نبوده است. ما حاضر نیستیم عزت اسلامی‌مان را برای هیچ چیزی زیر پا بگذاریم گرچه غربی‌ها حقمان را خورده‌اند و باید بگیریم؛ مشکل اصلی دشمنان ما همین است»

   احمد توکلی، نماینده اقتصاددان مردم تهران : «فقط یک سوم مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌هاست نباید فقط چشم بدوزیم به نتایج مذاکرات و توافقات احتمالی آن، ما باید اول ریشه های فساد در داخل کشور را از بین ببریم.» وی همچنین ربط دادن همه مشکلات اقتصادی به تحریم‌ها را یک خطای راهبردی دانست و تأکید کرد که باید خودمان را از این خطای راهبردی حفظ کنیم.

   حمیدرضا فولادگر، رئیس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی : «رفع بسیاری از موانع سرمایه‌گذاری و رونق تولید در دست دولت است. دوستانی که در این دولت هستند وقتی می‌خواستند به دولت قبل انتقاد کنند اعلام می‌کردند که ۳۰ درصد مشکلات اقتصاد و تولید مربوط به تحریم است و ۷۰ درصد مشکلات مدیریتی و ساختاری است».

   امیر خجسته؛ رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس : تحریم در ۲۰ تا ۳۰ درصد وضعیت اقتصادی کشور تأثیر گذاشته است. گره زدن مسائل به تحریم‌ به مصلحت نیست

   محسن رضایی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: «به هر حال تحریم‌ها تأثیراتی داشته است اما اینکه فکر کنیم نمی‌توانیم این تحریم‌ها را کنار بگذاریم و یا آنها را خنثی کنیم برداشت درستی نیست».

   محسن رفیق دوست، رئیس اسبق بنیاد مستضعفان و جانبازان : «این مسئله از باور نداشتن مردم ناشی می‌شود. نباید حل مشکلات مردم را به لغو تحریم‌ها متصل کنیم».

   حجت‌الاسلام حیدر مصلحی، مشاور عالی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح : «مشکلات اقتصادی کنونی کشور ناشی از تحریم‌ها نیست و براساس بررسی‌های انجام شده ۲۰ درصد مشکلات به تحریم‌ها بازمی‌گردد».

   ابراهیم رزاقی، عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه : «به نظر می رسد ربط دادن تمام مشکلات اقتصادی کشور ناشی از بی برنامه بودن دولت درزمینه های اقتصادی کشور است»

   سید احسان خاندوزی؛ مدیر دفتر اقتصادی مرکز پژوهش‌های مجلس : «اینکه کارکرد اصلی اقتصاد را منوط به برداشتن معبر تحریم کنیم، اشتباه اول است. سیاست‌گذاران نباید فراموش کنند قاعده اقتصادی کنش و واکنش می‌طلبد و کنش اقتصادی را نباید ابتدا با پاسخ دیپلماتیک بدهیم».

   عادل پیغامی : «به عنوان یک دانشگاهی این سؤال را مطرح می‌کنیم که چرا آب خوردن را به تحریم ربط می‌دهید؟ با تحریم هزینه مبادله افزایش می‌یابد و سرمایه‌گذاری خارجی کم می‌شود اما آیا در زمان غیرتحریم هم سرمایه‌گذاری خارجی در ایران زیاد بود؟ خیر زیاد نبود زیرا مشکل اصلی ساختاری و نهادی بود و موجب فرار سرمایه‌‌ها می‌شد».

   جمشید پژویان : «بخشی عظیمی از مشکلات اقتصادی کشور داخلی است و مشکلی که ما در کشور با آن روبه‌رو هستیم، ربطی به تحریم‌ها ندارد لذا نباید همه چیز را به تحریم‌ها ربط بدهیم. حتی می‌توان گفت که درصدی از این فشارها و جو روانی حاکم بر کشور با انگیزه‌های سیاسی شکل گرفته است. نوعی سیاست که این باور را در جامعه به وجود می‌آورد که اگر ما بتوانیم در مذاکرات به توافق برسیم، همه چیز عالی می‌شود و اگر هم این اتفاق نیافتد، با مشکل روبه‌رو خواهیم شد»

   رحیم پور ازغدی : «اینکه برخی از مسئولان صراحتاً می‌گویند آب خوردنمان با اراده غرب است محصول آموزش و پرورش و درس خواندن در مکتب غرب است امروز حتی نخبگانمان متأسفانه با این تفکر بزرگ شده‌اند»

   حجت الاسلام پناهیان در استقبال از تشییع پیکر پاک ۲۵۰ شهید دفاع مقدس: ۱۷۵ شهید غواص با لب‌های تشنه آمده‌اند تا یک ملت را سیراب کنند و کسی به‌خاطر کمبود آب، ملت را ذلیل بیگانگان نکند.

   حسین شریعتمداری : «با عرض پوزش از مردم شریف کشورمان و فقط برای توضیح بیشتر – و البته بسیار مختصر- درباره این بخش از سخنان رئیس‌جمهور محترم باید گفت که صاحبنظران در همه دنیا بر این باورند که بسیاری از کشورهای منطقه نظیر عربستان، اردن، قطر، امارات و… بدون اجازه آمریکا آب نمی‌خورند و در همین حال و هوا رئیس‌جمهور کشورمان – بی‌آنکه‌بخواهد یا بداند – اینگونه به دشمنان القاء می‌کند که ما – نستجیربالله – بدون کمک و همراهی آنان اساسا آب هم نداریم! چه رسد به اینکه اجازه خوردن داشته باشیم»

   کاظم انبارلوئی : «رئیس جمهور گفت همه مشکلات حتی مشکلات کمبود آب آشامیدنی هم مربوط به تحریم هاست این درحالی است که سال گذشته رهبر انقلاب با اختصاص بودجه نزدیک به ۸ میلیارد دلار از صندوق ارزی برای مهار آب های داخلی موافقت کردند؛ بنابراین مشکل منابع و پول برای جلوگیری از بحران آب نداریم؛ بلکه حل این مشکل نیازمند همت و مدیریت صحیح است و باید وزارت نیرو با یک برنامه دقیق و کارشناسی شده برای حل بحران کم آبی اقدام عملی انجام دهد»

   مهدی محمدی : «آقای رئیس‌جمهور با گره‌زدن “آب خوردن” مردم به رفع تحریم‌ها به آمریکایی‌ها اطمینان داد مطلقا لازم نیست کوتاه بیایند چون آب خوردن ما هم لنگ کاغذی است که آمریکا پای آن را مهر کند»

   رضاسراج : «اینکه بگویند “باید تحریمها برداشته شود تا مشکل آب خوردن مردم حل شود”، از منظر مکتب امام(ره) بشدت مردود است»

   آیت الله خاتمی، خطیب جمعه تهران: «نباید همه چیز را به رفع تحریم‌ها گره زد. برخی چنین القا می‌کنند که اگر تحریم‌ها لغو نشود بحران پیدا می‌کنیم، قطعا چنین نیست. البته اگر توافق صورت نگیرد، اوباما بحران پیدا می‌کند».

   آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد : امروز برخی تمام موفقیت‌ها را نادیده می‌گیرند و می‌گویند رفع مشکلات ما در گرو رفع تحریم‌هاست لذا به تعبیر قرآن در دل این افراد مرض است و تردید در خدا و خداباوری دارند که به سمت دشمن می‌روند.

   میراحمدرضا حاجتی، خطیب جمعه اهواز هم ربط‌ دادن آب خوردن به تحریم​ها و سخن از خزانه خالی را کار ناصوابی خواند و همچنین آیت‌الله محمدنقی لطفی، امام جمعه ایلام تصریح کرد: «ربط دادن مشکلات کشور به لغو تحریم‌ها دشمن را گستاخ‌تر می‌کند. اقتصاددانان دل‌سوز حتی حامی دولت چنین اظهاراتی را در واقع اعلام بی‌برنامگی دولت پس از دو سال در حل مشکلات اقتصادی که شعار تبلیغاتی دولت تدبر و امید بود است، می‌دانند. ارتباط دادن همه مشکلات داخلی حتی آب خوردن و محیط زیست، اشتغال جوانان، صنعت و موضوعات سیاسی به توافق و لغو تحریم‌ها، تقابل آشکار با شعار راهبردی و مهم اقتصاد مقاومتی و یک نوع فرافکنی و اعلام عدم توانایی در مدیریت کلان اقتصادی کشور است»

+ تاریخ شنبه 21 فروردين 1395 ساعت 23:3 نویسنده نستوه |

یادگار امام در انتقاد به سیاست‌های اقتصادی دولت سازندگی می‌گویند:"اقتصاد بیمار ما بیشتر از هر زمانی به راه‌اندازی چرخ‌های تولید نیاز دارد./امروز گرانی و کمبود و فشار اقتصادی بر دوش خیل محرومین جامعه به صورت شکننده‌ای درآمده است"/"وقتی ما از کسانی که در خارج نشسته بودند و فرزندان امام از بی‌دکتری جان می‌دادند، دعوت به عمل آوردیم، نباید توقع داشته باشیم نگویند همه ارزش‌های دوران انقلاب به ضد‌ارزش تبدیل شده است. ملاقات با سرمایه‌داران فراری زمان شاه، ایران را به ایران زمان شاه، یعنی مورد قبول غرب مبدل می‌کند."
 
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ روزهای پایانی سال ۱۳۷۳ مردم با وجود فشارهای اقتصادی وتنگناها و تورم بالای ۳۵ درصد در تکاپوی استقبال سال نو بودند اما ناگهان خبری همه را بهت فرو برد یادگار امام براثر عارضه قلبی و تنفسی بستری شد.

چهار روز بعد سید احمد خمینی ۴۹ ساله دومین فرزند امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۲۵ اسفند ۱۳۷۳ خورشیدی در تهران درگذشت. رحلت سید احمد شایعات فراوانی را به همراه داشت. تا جایی که برخی رسانه‌های بیگانه انگشت اتهام را به سوی نظام اشاره رفتند.

حاج احمد آقا در این سال‌ها به ویژه پس از انقلاب دستیار ارشد رهبر انقلاب بود. امام خمینی در وصف او نوشته بود: «من خدای قاهر حاضر منتقم را شاهد می‌گیرم که احمد از آن روزی که در کمک این جانب در بیرونی مشغول اداره امور من بوده تا الآن که این ورقه را می‌نویسم قدمی یا قلمی برخلاف گفتار و نوشتار من برنداشته و با وسواس عجیب در کلیه گفتارهای من یا نوشته‌های من سعی نموده که حتی یک کلمه بلکه گاهی یک حرف را که به نظر او محتاج به اصلاح است بدون اذن من تصرف نکند.» (۲)

سید احمد خمینی پس از رحلت امام با حمایت از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای در تثبیت نظام کوشید:
«باید همگی پشت سر رهبری قرار بگیریم و از آرمان‌های امام و رهبر عزیز و محبوبمان، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دفاع کنیم.» (۳)
«رهبر عزیز … بزرگواری که به دنیا نشان داد که عصر خمینی پایان‌پذیر نیست و باید برای اهداف امام از جان مایه گذاشت.» (۴)

«مطمئناً امریکا چشم به کشور شما دوخته است. مطمئناً امریکا برای نابودی شما، تا آخرین نفس علیه شما اقدام خواهد کرد و لحظه‌ای شما را راحت نخواهد گذاشت. لذا شما به احترام خون شهدا و اسرا و به احترام مجروحان و مفقودالاثرهایتان باید کمربندها را محکم ببندید و پشت سر مقام معظم رهبری بایستید و از آرمان‌های امامتان دفاع کنید.» (۵)

حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب اسلامی ماست

او هنگامی که احساس کرد عده‌ای قصد تضعیف جایگاه ولایت فقیه و رهبری را دارند، با قاطعیت چنین نظر داد:
«شکی نیست آزادی باید در چهارچوب اسلام باشد و شکی نیست که هیچ کس حق شکستن حریم رهبری را ندارد. حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب اسلامی ماست.» (۶)

«اگر امروز اختلاف موجب شود که به اقتدار ولی فقیه صدمه بخورد، گناه بزرگی مرتکب شده‌ایم.» (۷)
«شما نگذاشتید که امام احساس تنهایی کنند، نباید بگذارید آیت‌الله خامنه‌ای مقام معظم رهبری هم احساس تنهایی کنند. بیایید اینجا و در کنار مرقد امام، با امام هم‌پیمان شویم و بگوییم: اماما! حال که تو در بین ما نیستی، ما زنان و مردان انقلابی، پشت سر رهبری و در خط رهبری در مقابل امریکا، در مقابل ابرقدرت‌ها می‌ایستیم و تا آخرین نفس برای پیاده کردن آرمان‌های انقلابی‌مان از انقلاب دفاع می‌کنیم. هر کس منکر این معنا باشد، مطمئن باشید که در خط امام نیست. هر کس بگوید اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت‌الله خامنه ای است در خط امریکاست.» (۸)

نقد دلسوزانه حاج احمد آقا
سید احمد خمینی در عین این که چنین از رهبری دفاع می‌کند، به تدریج از سال ۷۰ به منتقدی دلسوز در برابر دولت اکبر هاشمی رفسنجانی تبدیل می‌شود. پس از انتخابات ریاست جمهوری ۶۸ با پیروزی شخصیتی شناخته شده چون هاشمی رفسنجانی، قرار بود اقتصاد کشور در مدت ۴ و یا نهایتاً ۸ سال سامان یابد و ایران به تعبیر خودش «ژاپن اسلامی» شود.

اما این کشور نه تنها ژاپن اسلامی نشد، بلکه سیاست‌های لیبرالیستی دولت سازندگی، رفته‌رفته ایران اسلامی را از آرمان‌هایش نیز دور کرد. این انحراف از مسیر که از ابتدای دولت سازندگی اوج گرفته بود، انتقاد شدید بسیاری از دلسوزان نظام و به ویژه یادگار امام را برانگیخت. تا جایی که سید احمد خمینی که تنها در مواقع ضروری لب به انتقاد می‌گشود، در خصوص یکی از سیاست‌های انحرافی دولت برای جذب سرمایه‌داران به کشور می‌گوید: «ملاقات با سرمایه‌داران فراری زمان شاه، ایران را به ایران زمان شاه، یعنی مورد قبول غرب مبدل می‌کند.»

فرزند امام با توجه به سیاست‌های اقتصادی دولت و برنامه‌ها و شعارهای توسعه، انتقادهای زیادی را نسبت به وضعیت معیشتی محرومان جامعه مطرح می‌کرد:
«ما هرگز اجازه نمی‌دهیم سرمایه‌داران زالوصفت که به خون حزب‌الله عزیز و محرومان و پابرهنگان تشنه‌اند با در اختیار گرفتن مقدرات اقتصادی در بدنه این نظام مقدس و الهی نفوذ کنند … همه باید هوشیار باشیم و بدانیم که اقتصاد از سیاست و فرهنگ جدایی‌ناپذیر است.» ۲۷/۶/۷۰

حاج احمد خمینی همچنین با توجه به وضعیت خاص دولت هاشمی و عدم امکان انتقاد سالم مردم از مسئولان، از این وضعیت نیز گلایه می‌کند:
«باید توجه داشت که طرح آزادانه دیدگاه‌ها و آرای مختلف برای حفظ و بقاء اصول اساس ارکان نظام و انقلاب ضروری است … آزادی لازمه دین است و این‌گونه گمان نکنند که فلانی شخصیت بزرگی است و هیچ‌کس نباید بگوید بالای چشم او ابروست.»

حاج احمد خمینی در ادامه منظور خود را شفاف بیان می‌کند:
«بجز رعایت حریم رهبر معظم انقلاب اسلامی که وظیفه همه است، مسئولیت‌ها هر اندازه بزرگتر باشد مردم باید نسبت به طرح نظرات و انتقادات خود درباره آنها حساس‌تر باشند … یکی از گرفتاری‌هایی که متأسفانه بعضی‌ها به آن دچار شده‌اند این است که نمی‌توانند نظرات مخالف خود را تحمل کنند. این شیوه عمل منجر به دیکتاتوری می‌شود و با فرهنگ انقلاب و اصول بنیادین نظام اسلام ما مغایرت دارد.» ۲۳/۸/۷۰

او از جریانی گلایه می‌کند که ادعای انقلابی‌گری دارند، اما تابع رهبری نیستند:
«هر کس هر اندازه انقلابی باشد، اما در خط رهبری حرکت نکند، به آرمان‌های مردم خیانت کرده است.» (۹)
اما آنچه اقتصاددانان لیبرال و تکنوکرات دولت هاشمی به دنبال آن بودند، توسعه به هر قیمت بود. روح غالب بر اقتصاد غربزده، تجمل‌پرستی و رفاه‌طلبی است. این روح به آرامی در کالبد مدیران دولتی ریشه می‌دواند و دیگر ساده‌زیستی برای یک مدیر عار، و تجمل‌گرایی سکه رایج می‌شود؛ سکه‌ای که گویا باورهای رئیس‌جمهوری را هم که در مکتب امام آموزش دیده است، دگرگون می‌کند تا او نیز بگوید: «بسیجی باید مانور اشرافی‌گری بدهد.»

عادی شدن همین امر در بین سیاسیون و دولتمردان، انتقاد سید ‌احمد آقا را که در مکتب بزرگ‌مرد ساده‌زیستی چون امام خمینی ‌آموزش دیده بود‌، برمی‌انگیزد. وی در گفتگویی با روزنامه کیهان در اردیبهشت سال ۷۰، درخصوص افزایش تجمل‌گرایی و رفاه‌زدگی می‌گوید:
«متآسفانه تجمل، زیبایی‌پرستی، رفاه‌زدگی، افراط در میهمانی‌های آنچنانی به حدی است که اگر بخواهیم به سال‌های قبل از فوت امام برسیم، کار بس مشکلی در پیش داریم. شما سری به وزارتخانه‌ها بزنید، گلدان‌های گل‌های زینتی که از مال مردم فقیر تهیه می‌شود را ببینید. میز و صندلی‌ها دیگر میز و صندلی‌های اول انقلاب نیست. سفره‌ها دیگر آن سفره‌ها نیست. ریخت و پاش‌ها به قدری است که دل هر کسی را به درد می‌آورد. اینها همه برای این است که شعارهای انقلاب را جدی نگرفته‌ایم.»

یکی از اصلی‌ترین خطوط انحرافی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی کنار گذاشتن برنامه اول توسعه و اجرای سیاست تعدیل اقتصادی بود. دولت گام‌های شتابانی را بدین سو برداشت تا عملاً با سیاست‌های بانک جهانی همسو شود.

تحلیل هاشمی رفسنجانی و تیم اقتصادی‌اش در آن زمان این بود که با اجرای برنامه اول و تسهیلات خاص برای صادرات، وام و بهره وام‌ها از ارز حاصل از صادرات تأمین می‌شود؛ ولی به گفته روغنی زنجانی رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، تحلیل اشتباه در قیمت هر بشکه نفت و کاهش قیمت آن در بازارهای جهانی و همچنین اشتباه در میزان صادرات غیرنفتی، عملاً دست دولت را در پرداخت وام‌های خارجی خالی گذاشت و انبوهی از بدهی‌ها را در سال ۷۰ و ۷۱ ایجاد کرد.

سرانجام، پیامدهای تصمیمات اشتباه دو ساله دولت سازندگی، به سوی سفره‌های مردم سرازیر شد تا حتی یادگار امام خمینی نیز که در سال آغازین کار دولت، بر این مسأله تأکید دارد که «نباید توقع داشته باشیم همه معضلات فوراً حل شود.» لب به انتقاد از سیاست‌های اقتصادی و همچنین وضع موجود بگشاید.

از سیاست‌های تکنوکرات‌های دولت هاشمی، دعوت از سرمایه‌داران خارج از کشور برای شرکت دادن آنها در بازسازی کشور بود. این اقدام دولت نیز با واکنش تند یادگار امام مواجه شد. سید‌ احمد ‌در دیدار با اعضای ستاد مراسم ارتحال امام با بیان اینکه «نباید بگذاریم تفکر امام، یاد امام و راه امام فراموش شود.» می‌گوید:
«دعوت از سرمایه‌داران فراری رژیم گذشته برای مشارکت در برنامه‌های اقتصادی دوران سازندگی، شدیداً مغایر با آرمان‌های اصیل انقلاب اسلامی و خط امام است. بعضی از آدم‌های مستأصل به این نتیجه رسیده‌اند که برای چاره‌اندیشی مشکلات جاری، سرمایه‌داران فراری بیایند سرمایه‌گذاری کنند. در صورتی که مشکل ما با سرمایه‌گذاری چهار تا سرمایه‌دار خونخوار و فراری و زراندوز حل نمی‌شود … پس این همه مصائب مردم ما در طول سیزده سال انقلاب اسلامی برای چه بود؟ شما به چه عنوانی دست از خط روشن و بی‌ابهام امام می‌کشید و جلسه با لاجوردی‌ها و برخوردارها که همیشه از منفورترین افراد نزد ملت ما هستند، برگزار می‌کنید؟ آن هم در شرایطی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان یکی از شاگردان زنده امام توصیه اکید بر ادامه مبارزه آشتی‌ناپذیر با دشمنان انقلاب و نظام و آمریکای جنایتکار دارند.»

سیاست‌های غلط برای اخذ وام از کشورهای بیگانه و عدم پرداخت آن، فشار گرانی‌ها را روز به روز بر مردم می‌افزاید و تحمل این شرایط برای یادگار امام در حالی سخت و غیرقابل تحمل می‌شود که می‌داند تمام این مصیبت‌ها برگرفته از الگوی غربی و پشت پا زدن به تمامی آرمان‌های امام روح‌الله خمینی است. همین امر نیز باعث می‌شود که در هشتم مرداد سال ۷۰ از فشار شکننده اقتصادی بر مردم بگوید:
«امروز گرانی و کمبود و فشار اقتصادی بر دوش خیل محرومین جامعه به صورت شکننده‌ای درآمده است و باید عاجلاً چاره‌ای برای آن اندیشید.»

دولت سازندگی تا جایی که توانست مسیر اقتصادی کشور را برای تاخت و تاز سرمایه‌داران باز گذاشت. مسیری که به تعبیر دولتی‌ها اگر برای رسیدن به اهداف توسعه ۱۵ درصد مردم هم زیر چرخ‌های اقتصادی له می‌شدند، مانعی نداشت. این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب بارها از شیفتگی دولت سازندگی برای استقبال از مرفهان و سرمایه‌داران و غفلت از خدمت به محرومان این گونه هشدار داده بودند:
«ما نمی‌خواهیم سازندگی کنیم که نتیجه این سازندگی یا نتیجه رونق اقتصادی این باشد که عده‌ای از تمکن بیشتری برخوردار شوند و عده‌ای فقیرتر شوند. این به هیچ وجه مورد رضای الهی و رضای اسلام و مورد قبول ما نیست.» ۱/۱/۷۲

در آن دوران به حدی دست سرمایه‌داران برای وارد آوردن فشار بر طبقه مستضعف باز بود که یادگار امام در چندین سخنرانی نسبت به تداوم این وضعیت شکایت می‌کند و خواستار برخوردی شدید با سرمایه‌داران می‌شود:
«متأسفانه امروز هم خون مستضعفین را سرمایه‌داران بزرگ و کوچک می‌مکند. بعضی‌ها خیال می‌کنند به بخش خصوصی بها دادن به معنای آزادی عمل سرمایه‌داران به شکلی است که هر اندازه خواستند خون مظلومین را در شیشه بکنند.»

هر‌چند که امروزه اکبر هاشمی رفسنجانی بدون یادآوری خاطرات دوران زمامداری‌‌اش،‌ انتقادات شدیدی را نسبت به دولت دهم روا می‌دارد، ولی بازخوانی بخش کوچکی از تاریخ نشان از وخیم‌تر بودن اوضاع با الهام‌گیری از تئوری‌های لیبرالیستی -که اصرار زیادی نیز بر اجرای آن وجود داشت- دارد. اوضاعی که در سال ۷۴ به رکورد تاریخی تورم ایران یعنی حدود ۵۰ درصد انجامید.

انتقادات صریح‌تر سید احمد آقا
سال ۱۳۷۳ ماه عسل وام‌های جهانی به پایان می‌رسد و بار مشکلات تورم بیش از ۳۵ درصد بر دوش مردم سنگینی می‌کند. حاج سید احمد خمینی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سوم مهر ماه سال ۷۳ در نقدِ سیاست دولت سازندگی مبنی بر بازگشت سرمایه‌داران بزرگ به کشور و در دست گرفتن نبض اقتصادی کشور می‌گوید:
«یک عده سرمایه‌دار زالوصفت به این بهانه که اقتصاد دولتی مضر است، به حال خود رها شده و به جان این ملت افتاده‌اند. کسی منکر این نیست که اقتصاد دولتی مضراتی دارد، اما به این بهانه نباید لجام گسیختگی اقتصاد حاکم شود.»

این فقط نظر حاج احمد آقا نبود. آیت‌الله مشکینی و آیت‌الله جنتی از گرانی‌ها و بی‌عدالتی ابراز نگرانی کرده بودند. در خاطرات علی لاریجانی رئیس وقت صدا و سیما، واکنش دولت به انتقادات حاج احمد آقا این گونه بیان شده است:

«سه‌شنبه ۵ مهر ۱۳۷۳
در اخبار داخلی، موضع‌گیری و انتقاد شدیداللحن حجت‌الاسلام آقای حاج سید احمد خمینی خبر مهمی بود.
یکشنبه ۱۰ مهر ماه ۱۳۷۳
عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. موضع‌گیری‌های اخیر علیه سیاست‌های دولت، موجب نگرانی وزرا شده است … سخنان منتشره از حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سیداحمدآقا خمینی، واکنش‌هایی در دولت داشت. آنها احساس می‌کردند این فضا مانع توسعه کشور می‌شود.» یکی دیگر از مواردی که مورد انتقاد شدید سید احمد خمینی قرار می‌گیرد، عدم نقدپذیری و ایجاد خفقان سیاسی توسط دولت سازندگی است که در آن مخالفت با دولت و انتقاد از آن به مخالفت با رهبری و تضعیف نظام تعبیر می‌شد. وی در موقعیت‌های مختلف خطر عدم تحمل انتقاد توسط مسئولان را گوشزد می‌کند:
«دیدگاهی که بیان ضعف‌ها را باعث تضعیف نظام می‌داند، دیدگاه اشتباهی است، نقد یک حرکت و سیاست بد، دقیقاً عین حمایت از نظام است و رسانه‌ها و دستگاه‌های خبری کشور باید در این زمینه به نحو احسن ایفای نقش نمایند. متأسفانه بعضی‌ها به غلط معتقدند اگر از سیاستی و یا عملکرد مسئولی در یک گوشه‌ای از کشور انتقاد شود، نظام تضعیف شده است. این تفکر غلط به تدریج کار را به جایی می‌رساند که مسئولی در منطقه‌ای از کشور عمل خود را عین اسلام و حرف خود را حکم اسلامی دانسته و باورش می‌شود که اسلام و انقلاب همان است که من مسئول فکر می‌کنم. این باورهای غلطی است … این‌گونه روحیات و نفوذ آن به جامعه مقدمه دیکتاتوری است و رسالت رسانه‌های خبری و خبرگزاری جمهوری اسلامی این است که با آن مقابله کنند.»

وی البته باز هم در همین سخنرانی تصریح می‌کند: «میزان تشخیص حق و باطل و ملاک عمل برای ما رهنمود‌های مقام رهبری به عنوان ولی و پایه اساسی نظام و انقلاب است و حکم ایشان حرف نهایی در همه صحنه‌هاست.» ۶/۳/۷۲

پیش از این و در سال‌های اول دولت سازندگی نیز رهبر انقلاب، چندین بار و در مناسبت‌های مختلف عنوان کرده بودند که: «تذکر و انتقاد دوستانه و برادرانه به معنای عدم حمایت نیست.» اما متأسفانه شرایطی در کشور حاکم بود که هر گونه انتقادی را به منزله مخالفت با نظام تلقی می‌کرد! برای درک این مساله، باید وضعیت آن سال‌ها را به خاطر آورد.

با مروری بر مواضع آن روز رهبر انقلاب درمی‌یابیم که مواضع حاج سید احمد خمینی تا چه میزان به رهبری نزدیک بوده است. فراموش نکنیم که اولین منتقد آن وضعیت، شخص رهبری بودند که بارها درباره اشرافی‌گری و عدم توجه کافی به بحث عدالت اجتماعی به دولت تذکر داده بودند. اما تکنوکرات‌ها می‌گفتند رشد کشور مستلزم ریخت و پاش است.

عدم توجه به توصیه‌ها و هشدارهای کارشناسان و همچنین یادگار امام سرانجام به بدهی سنگین ۴۰ میلیاردی و عدم توانایی پرداخت آن منجر می‌شود.

روزهای آخر

روز ۲۱ اسفند ۱۳۷۳، چهار روز پیش از درگذشت سید احمد خمینی، دقیقاً در روزی که خبر بیماری او پخش گردید، سخنان انتقادی تندی از او درباره اوضاع کشور در هفته‌نامه امید منتشر شد: (۱۰)

 

برای مشاهده عکس فوق با کیفیت بالا، اینجا یا بر روی آن کلیک نمایید


«الان داخل شانزدهمین سال از عمر انقلاب اسلامی هستیم و هنوز بعضی از مسئولین، حتی مسئولین نهادهایی که پس از انقلاب تاسیس شده اند، مشکلات مدیریتی و مسایل خود را به گردن رژیم گذشته می اندازند و ندانم کاری های خود را ناشی از مشکلات بجا مانده از رژیم طاغوت می دانند! ایضاً بعضی‌ها همه نقاط ضعف و بی‌کفایتی خود را با هیاهو به گردن استکبار جهانی و آمریکا انداخته و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند.

مشکلات و مسایل ما به کارشکنی آمریکا و ضدیت صهیونیست‌ها برمی‌گردد شکی نیست، اما گسترش فساد اداری و رشوه‌خواری در ادارات و مؤسسات دولتی به خودمان برمی‌گردد. اتخاذ تصمیمات نابخردانه درباره ذخایر ارزی مملکت توسط خودمان بوده است.

آقای دکتر کاشان در زمان تصدی پست معاونت ارزی بانک مرکزی مملکت در خزانه بانک را باز کرد و به هر دلال و قاچاقچی و چاقوکش ۵ هزار دلار تقدیم کرد و روزانه میلیون‌ها دلار ذخایر ارزی بانک مرکزی را به جیب گانگسترها ریخت. آیا این نقشه تهی کردن خزانه ارزی مملکت را آمریکای جنایت‌کار جلوی حاج اصغر آقا گذاشته بود و یا به تصمیم‌گیری نابخردانه شخص او مربوط می‌شد؟ آیا این بابا رئیس بزرگتری نداشت تا جلوی کار او را بگیرد؟»

 

برای مشاهده عکس فوق با کیفیت بالا، اینجا یا بر روی آن کلیک نمایید

توضیح: اصغر فخریه کاشان در بانک مرکزی کابینه بنی صدر به سمت معاون امور مالی و اداری بانک مرکزی، منصوب شده بود. وی سپس به انگلستان رفت و روزنامه‌ها چنین مطرح کردند که «اصغر کاشان» برای ادامه تحصیل به این کشور عزیمت کرده است. پس از بازگشت، توسط حسین عادلی رئیس کل اسبق بانک مرکزی از تاریخ ۲۰ تیرماه سال ۶۹ تا اول دی ماه سال ۷۲، به عنوان معاونت ارزی و عضو هیئت عامل بانک مرکزی منصوب شد. اصغر فخریه کاشان به ناگهان، در اواسط آذر ماه ۷۳ به دلایل نامعلومی بازداشت و در اوایل دی ماه همان سال آزاد می‌شود. در سال ۱۳۸۰ وی به همراه اکبر ترکان، بهزاد نبوی و مسعود کرباسیان که همه چهره‌های غیرنفتی بودند، اعضای هیئت مدیره شرکت جنجالی «پترو پارس» را تشکیل می‌دادند.

وی در تاریخ ۲۶/۱۱/۹۲ در حکمی از سوی عباس آخوندی، به عنوان مشاور وزیر و رئیس شورای هماهنگی و سیاست‌گذاری تأمین مالی خارجی پروژه‌های وزارت راه و شهرسازی منصوب شد!
یادگار امام در آخرین سخنرانی خود با شدیدترین لحن به استقراض خارجی دولت انتقاد می‌کند و می‌گوید:
«آیا آمریکا به ما گفت که دور دنیا راه بیفتیم و از هر کشور و دولتی که سر راه‌مان بود چند صد میلیون و چندین میلیارد دلار وام بگیریم و مملکت را زیر بار استقراض خارجی ببریم؟ … یک مدت ایام ماه عسل بود، آقایان از دردسر جنگ فراغت یافته و پول‌های موجود را هزینه می‌کردند. دوستان انقلاب و نظام مرتباً حرص می‌خوردند و مضرات دریافت وام‌های سنگین خارجی را گوشزد می‌کردند، اما آقایان در مصاحبه‌های خود دریافت هرگونه وجهی را از کشورهای خارجی تکذیب کرده و با قاطعیت می‌گفتند: ما هیچ‌گونه بدهی خارجی نداریم.

اما حالا اعلام می‌شود که صحبت از ۳۵ تا ۴۰ میلیارد دلار بدهی است و هر چند هفته یکبار اخبار مربوط به نحوه پرداخت بدهی‌ها به آلمان، فرانسه، انگلیس، هلند، کره، ژاپن و بعضی ممالک دور و نزدیک در جراید چاپ می‌شود و یک نفر هم نیست که این روزنامه‌ها را بردارد ببرد بگذارد جلوی برادر دکتر عادلی رئیس کل سابق بانک مرکزی و دکتر نوربخش وزیر سابق دارایی و از آقایان بپرسد که مگر شما نمی‌گفتید ما صَنّار به ممالک خارجی بدهکار نیستیم؟»

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، انحراف از مسیر و قیمت‌های سر به فلک کشیده از درون دولت سازندگی آغاز شد و امروزه بسیاری از تحلیل‌گران ریشه اقتصاد بیمار امروز را در عملکرد دولت‌ سازندگی تحلیل می‌کنند. چه اینکه رهبر معظم انقلاب نیز در اول فروردین ماه سال ۱۳۹۲ در جمع زائران حرم امام رضا (ع)، یکی از علل مهم تاثیرگذاری تحریم‌ها را در شرایط کنونی وابسته بودن اقتصاد کشور به نفت دانستند و فرمودند: «من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاه‌های نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان تکنوکرات لبخند انکار زدند که مگر می‌شود؟»

پس از رحلت
پس از درگذشت سید احمد مطالب مندرج در هفته‌نامه امید دهان به دهان می‌گشت و همگان حاج احمد آقا را با انتقادهای دلسوزانه‌اش به یاد می‌آوردند. آن هنگام گروهی قصد داشتند تا این حادثه را به نظام نسبت دهند و از تقابل سید احمد با رهبر انقلاب سخن گفتند. این مطلب در سال‌های بعد نیز توسط برخی روزنامه‌نگاران زنجیره‌ای مطرح شد. دو قطعه سخن زیر از بیانات مرحوم حاج احمد آقا در ۵۰ روز پایان عمر شریف اوست:
«در اینجا بر خود واجب می‌دانم این را شهادت بدهم که زندگی داخلی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بسیار ساده است، نه از باب اینکه رهبر عزیز انقلابمان به این حرف‌ها نیازی داشته باشند، بلکه وظیفه خود می‌دانم تا این مهم را به مردم انقلابی ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلعم. در منزلشان بیش از یک نوع غذا بر سر سفره ندارند. خانواده ایشان روی موکت زندگی می‌کنند. روزی منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس آنجا بود که از زبری آن به موکت پناه بردم.» (۱۱)

«امروز الحمدلله انقلاب ما به دست شاگرد امام، کسی که دقیقاً همان راه امام را می‌رود و فردی است شایسته که رهبری انقلاب را به عهده دارد، [به پیش می‌رود.] سعی کنیم مطیع باشیم … وقتی رهبری مسأله‌ای را گفت، انسان باید همان را انجام دهد. معنای ولایت فقیه این است.» (۱۲)

آیا با این سبک سخن می‌توان تقابل و خصومتی میان آن دو بزرگوار احساس کرد؟ آنچه حاج احمد آقا را می‌آزرد، همان مطلبی است که در سخنان ایشان آمده و برخی آن را مانع توسعه می‌دانستند. به علاوه رنج‌های سال‌های واپسین عمر شریف امام راحل که سید احمد آن را در رنجنامه منعکس کرده است، سید را به نقطه‌ای رساند که ترجیح داد دو سال آخر عمرش را بیشتر در خلوت و تنهایی بگذارند. آن هم نه در تهران، که در خانه‌ای دورافتاده در بیابانی کویری در منطقه کوشک نصرت میان تهران و قم.

در سال‌های پایانی عمر سید احمد آقا بجز شرایط اقتصادی و فرهنگی کشور که مایه نگرانی آن مرحوم بود، حوادث دیگری رخ داد که ضرباتی را بر روح احمد عزیز وارد کرد و به عبارتی بر اثر مجموع این حوادث قلب نازنینش از تپش ایستاد:

۱- ماجرای آقای منتظری:
رنجنامه حجت‌الاسلام سید احمد خمینی خطاب به آیت‌الله منتظری خود گویای اندوه جانکاهی است که رفتار آقای منتظری و اطرافیانش بر قلب سید وارد کرده است:
«بعد از انقلاب من مانند امروز شما فکر می‌کردم که می‌شود منافقین و لیبرال‌ها و سایر گروه‌هایی که در مبارزه دخالت داشتند را جذب نمود. به آنها نزدیک شدم … دیری نپایید که دیدم این گروه‌ها سرم کلاه گذاشته‌اند …
شبی تا صبح فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که من غیر از آقایان بهشتی و هاشمی و خامنه‌ای و افرادی که در این ردیف می‌باشند هستم، من فرقم با بقیه این است که تنها فرزند امام هستم و تنها به خاطر فرزند امام بودن است که مورد علاقه دوستان و بعضی از مردم هستم، تصمیم گرفتم این مسأله را بنویسم و هیچ کاری که برخلاف میل رهبری و دوستان مورد اعتماد رهبری است، انجام ندهم و این مطلب را نوشتم و روزنامه‌ها هم منعکس کردند. همیشه از خداوند خواسته‌ام تا در موضعی که باید باشم، قرارم دهد و هیچ‌گاه ادعایی بیش از آنچه هستم نداشته باشم … خیر شما هم در این است که به اشتباهات خود اعتراف کنید که اعترافات به اشتباه خیلی بهتر از اصرار به گناه است.»

این جملات سید احمد آقا نشان می‌دهد که او چقدر به جایگاه خود و حساسیت تاریخی مردم روی خود اهمیت می‌داد. تا جایی که نخواست کوچکترین لکه‌ای بر این حیثیت بنشیند. آیا افراد منتسب به بیت امام (ره) اکنون هم این‌گونه رفتار می‌کنند؟

مرحوم سید احمد در ادامه رنجنامه خطاب به منتظری می‌نویسد:
«حرف ما این است که چرا هر چه نوشتند، امضاء می‌کنید؟ آیا جواب خون شهدا را می‌توانید بدهید؟ … از این مسائل است که امام فریاد می‌زنند که: «نفوذی‌ها بارها اعلام کرده‌اند که حرف خود را از دهان ساده‌اندیشان موجه می‌زنند.» یادتان هست در ملاقات آخر خود با امام شما نیم ساعت حرف زدید و امام سکوت کردند. وقتی بلند شدید بروید، امام فرمودند: «بیشتر حرف‌های شما درست نبود، خدا ان‌شاءالله مرا ببخشاید و مرگم را برساند.» … شما بلندگوی منافقین و لیبرال‌ها شده‌اید.»

گر چه برخی از نزدیکان آقای منتظری و دفتر وی، بعدها شایعه کردند که حاج احمد آقا از نوشتن رنجنامه پشیمان شده است، اما هیچ اظهار نظری در این مورد مشاهده نشد و اختلافات بین او و آقای منتظری هم حل و فصل نگشت. این چنین بود که آقای منتظری تا آخرین لحظه و دفتر وی هم تا همین الان، از رنجنامه او و خود او کینه به دل داشته و دارند.

۲- ناراحتی از شیوه انتقال موضوع پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به حضرت امام:
دکتر محمود بروجردی داماد امام معتقد است:
«چیزی که اوقات حاج احمد آقا را تلخ کرده بود این بود که این اتفاقاتی را که امام‌ (ره) در پذیرش قطعنامه به آنها اشاره کرده بودند، چرا خرد خرد و به مرور زمان خدمت امام ‌(ره) عنوان نشده بود که بعد یک‌مرتبه یک نفر بیاید گزارش بدهد. از این جهت بود که فوق‌العاده ناراحت بودند، چون خیلی شکست ایجاد کرد، یعنی امام‌ (ره) به حقیقت، پیر شد.»

۳- موضوع اهانت ملی مذهبی‌ها:
در پی انتشار نامه امام خمینی (ره) به محتشمی پور، وزیر کشور وقت درباره نهضت آزادی و خطر این جریان، نهضت آزادی با تردید و تشکیک در استناد این نامه به امام (ره)، تلاش کرد تا آن را جعلی و دروغین جلوه دهد و ساخته و پرداخته نزدیکان امام قلمداد کند. این جریان، نوک پیکان حملات خود را متوجه مرحوم حاج سید احمد خمینی فرزند و محرم سرّ امام (ره) کرد.

آن هنگام کسانی که سال‌ها بعد خود را سینه‌چاک امام و بیت امام نشان دادند و برای انتقاد به سید حسن خمینی غوغا به راه انداختند، (۱۳) در برابر این تهمت آشکار و توهین زشت سکوت و ملایمت و صبوری پیشه کردند. یادگار امام (ره) برای دفاع از خود و خط امام در نامه‌ای به آیت‌الله پسندیده عموی خود، با اشاره به درخواست وی برای آزادی یکی از ملی‌گراها، به برخی ویژگی‌های این جریان اشاره کرده و ضمن تأکید بر صحت دست‌خط امام، از آیت‌الله پسندیده می‌خواهد، این موضوع را تأیید کند:
«مسأله ملی‌گراها مسأله‌ای خطرناک است. ملی‌گرایی در مقابل اسلام‌گرایی است و اسلام‌گرایی خط محکم و استوار امام است. ملی‌گراها بهای اول برایشان میهن است و به انقلاب و نظام و اسلام یا اهمیتی نمی‌دهند و یا اهمیت بسیار ناچیزی برایشان دارد. اینها اصل و اساس برایشان ریاست است. اگر به میهن هم علاقه دارند، میهنی است که رئیسش آنان باشند … آنان بعد از انقلاب لحظه‌ای در کنار امام نماندند. متلک و فحش و ناسزا به امام از کارهای رایج این از خدا بی‌خبران بود … مسأله دیگری که نهضت آزادی دنبال می‌کند، این است که اعتماد مردم را نسبت به امام کم کنند، بدین معنا که هرچه از امام باشد، مردم احساس کنند که این از امام نیست بلکه از اطرافیان امام و یا کسی دیگر است و این خط و امضای امام نیست، بلکه خط و امضای امام را جعل کرده‌اند … اینها دل امام راحلمان را خون کرده‌اند و آدم‌های بی‌دینی هستند که در قالب دین به اسلام و مسلمین ضربه می‌زنند.» (۱۴)

پرسش
امروز آن آدم‌ها و آن جریان که روزی مورد نقد و شکایت حاج احمد خمینی بودند، کجا هستند؟ حاج احمد خمینی چه می‌گفت؟ از چه کسانی گلایه می‌کرد؟ از چه شرایطی و از چه وضعیتی گلایه داشت و عاملان و مسببان آن وضعیت چه کسانی بودند؟ کارگزاران و تئوری‌پردازان توسعه و سیاست‌های اقتصادی دولت وقت، امروز پشت سر چه جریانی قرار دارند؟ کسانی مانند اصغر فخریه کاشان که مورد اشاره مستقیم نقد حاج سید احمد بودند، در دولت یازدهم چه می‌کنند؟

از همه مهم‌تر اینکه ببینیم مدعیان دوستی حاج احمد خمینی، امروز مواضعشان به کدام جریان نزدیک است؟
از دروغگویان و منافقان و دشمنان امام انتظاری نیست، آنها باید از این آب گل‌آلود ماهی بگیرند. اما بد نیست مدعیان خط امام و خود آقای سید حسن خمینی لحظه‌ای بنشینند و همه این ماجراها را مرور کنند و ببینند چه کسانی حقیقتاً از یادگار امام خمینی (ره) انتقام گرفته‌اند؟ و دلیل آن انتقام‌ها چه بوده است؟ ببینند آن انتقام‌جویان که در دوران آنان بدترین اهانت‌ها به امام و خط امام شد، امروز کجا قرار دارند و همراه چه کسانی هستند؟ چرا رابطه بیت امام با آنان گرم و صمیمی است؟ آیا سید حسن انتقادهای پدرش را نسبت به دولت هاشمی قبول دارد؟

مهدی ساغری زاده

زیرنویس
۱٫ عبارتی که سرآغاز نامه امام راحل به یادگار خویش است.
۲٫ صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۴۴۲
۳٫ مجموعه آثار یادگار امام، ج ۱، ص۳۰۷، ت ۱۳/۷/۶۸
۴٫ مجموعه آثار یادگار امام، ج۱، ص ۴۱۱، ت ۱۹/۳/۶۹
۵٫ مجموعه آثار یادگار امام، ج۱، ص۴۴۲، ت ۲۹/۵/۶۹
۶٫ مجموعه آثار یادگار امام، ج۱، ص۴۹۰، ت ۷/۸/۶۹
۷٫ مجموعه آثار یادگار امام، ج۱، ص۵۵۶، ت ۱۹/۱۰/۶۹
۸٫ مجموعه آثار یادگار امام، ج۱، ص۵۸۱-۵۸۰، ت ۱۲/۱۱/۶۹
۹٫ مجموعه آثار یادگار امام، ج۲، ص۱۴۶، ت ۱۲/۱۱/۷۰
۱۰٫ «بی‌سر و صدا ۱۵۰ تومان به قیمت دلار اضافه کردند و کسی هم نفهمید»، هفته‌نامه امید، یک‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۷۳، شماره ۲۱۴، ص ۳-۴
۱۱٫ مجموعه آثار یادگار امام، ج۲، ص۶۷۰، ت ۱۲/۱۱/۷۳
۱۲٫ مجموعه آثار یادگار امام، ج۲، ص۶۹۴، ت ۱۴/۱۲/۷۳
۱۳٫ حتی گفته می‌شود مرگ حجت‌الاسلام و‌المسلمین توسلی در سال ۸۶ به این خاطر بوده است.
۱۴٫ مجموعه آثار یادگار امام (ره)، ج ۱، ص ۶۳۲٫

منابع
مجموعه آثار یادگار امام، حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی، جلد اول، چاپ اول/ اسفند ۱۳۷۴، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره)
مجموعه آثار یادگار امام، حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی، جلد دوم، چاپ اول/ بهار ۱۳۷۵، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره)

+ تاریخ جمعه 20 فروردين 1395 ساعت 11:16 نویسنده نستوه |

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

امام و رهبر و مرجع تقلید عزیز و معظم

به نظر می‌رسد در ملاقاتهای معمولی، به خاطر کارهای زیاد و خستگی جنابعالی، فرصت کافی برای طرح و بحث مطالبی اساسی که داریم به دست نمی‌آید، ناچار چیزهائی که تذکرش را وظیفه تشخیص می‌دهم تحت عنوان: «النصیحه لائمه المؤمنین» در این نامه بنویسم؛ خواهش می‌کنم توجه فرمائید و در ملاقات بعدی جواب لطف کنید:

۱- یکسال پیش پس از انتخابات ریاست جمهوری نامه‌ای به خدمتتان نوشتیم که نسخه‌ای از آن ضمیمه این نامه است. شما در بیمارستان قلب بستری بودید و ملاحظه حال شما مانع تقدیم نامه گردید، خواهش دارم، اول نامه را ملاحظه نمائید و سپس این یکی را.

۲- احساس می‌کنم که روابط و ملاقاتهای ما با جنابعالی، صورت تشریفاتی به خود می‌گیرد و محدودیتهایی در طرح و بحث مطالب –من جمله خوف از اینکه جنابعالی موضع‌گیری سیاسی و رقابت تلقی کنید- به وجود آمده و من خائفم که این حالت خسارت بار باشد.

۳- تبلیغات متمرکز مخالفان –که از مقام رسمی و تریبونهای رسمی در رُل مخالف و اقلیت سخن می‌گویند- و نصایح کلی و عام جنابعالی و سکوت و ملاحظات ما که علل موضع‌گیریها را روشن نکرده‌ایم، وضعی به وجود آورده که خیلی‌ها خیال می‌کنند ما و طرف ما بر سر قدرت اختلاف داریم و دو طرف را متساویاً مقصر یا قاصر یا ... می‌دانند. ما برای حفظ آرامش نمی‌توانیم مطالب واقعی خودمان را بگوئیم و جنابعالی هم صلاح ندانسته‌اید که مردم را از ابهام و تحیر درآورید.

خود شما می‌دانید که موضع نسبتاً سخت مکتبی امروز ما، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است، بعد از پیروزی معمولاً ما مسامحه‌هائی در اینگونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید، اما نظرات شما را با تعدیلهائی اجرا می‌کردیم؛ شما اجازه ورود افراد تارک‌الصلوة یا متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمی‌دادید، شما روزنامه آیندگان و ... تحریم می‌کردید، شما از حضور زنان بی‌حجاب در ادارات مانع بودید، شما از وجود موسیقی و زن بی‌حجاب در رادیو تلویزیون جلوگیری می‌کردید؟ همین‌ها موارد اختلاف ما با آنها است. آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بی‌طرف بگیرید؟ آیا بی‌خط بودن و آسایش طلبی را می‌پسندید؟ البته اگر مصلحت می‌دانید که مقام رهبری در همین موضع باشد و سربازان خیر و شر جریانات را تحمل کنند، ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم، ولی لااقل به خود ما بگوئید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلاء قم و ائمه جمعه و جماعات و ... در یک طرف اختلاف و شخص آقای بنی صدر در یک طرف و جنابعالی موضع ناصح بی‌طرف داشته باشید؟ مردم چه فکر خواهند کرد؟ و بعداً تاریخ چگونه قضاوت می‌کند؟

۴- ما جایز نمی‌دانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق، قیافه بی‌طرف بگیریم و به اصطلاح جنت مکان و بی‌آزار و زاهد جلوه کنیم، به خاطر حفاظت از خط اسلامی انقلاب در صحنه می‌مانیم و از مشکلات، مخالفتها و تهمتها نمی‌هراسیم و به صلاحیت رهبری جنابعالی ایمان داریم، ولی تحمل ابهام در نظر رهبر برایمان مشکل است. مگر اینکه بفرمائید، همین ابهام صلاح است. احتمال اینکه این ابهام در رابطه با خطوط سیاسی و فکری جاری و خطی که در ارتش تعقیب می‌شود، آثار نامطلوبی در تاریخ انقلابمان بگذارد، وادارم کرد به عنوان وظیفه روی این مطالب، صراحت و تأکید داشته باشم و امیدوارم مثل همیشه این جسارت را ببخشید.

۵- قبل از انتخابات ریاست جمهوری، به شما عرض کردیم که بینش آقای بنی‌صدر مخالف بینش اسلام فقاهتی است که ما برای اجرای آن تلاش می‌کنیم و اکنون هم بر همان نظر هستیم و شما فرمودید ریاست جمهوری مقام سیاسی است و کاری دستش نیست؛ امروز ملاحظه می‌فرمائید که چگونه در کار کابینه و ... می‌تواند کارشکنی کند و چگونه با استفاده از مقام، مجلس و دولت و نهادهای انقلابی را تضعیف می‌کنند و ما فقط می‌توانیم دفاع کنیم؛ چون تضعیف متقابل را با گفتن نواقص رئیس جمهور صلاح نمی‌دانیم و همان دفاع هم مشاجره تلقی می‌شود و بحق مورد مخالفت جنابعالی قرار می‌گیرد و آتش بس می‌دهید و خودتان هم دفاع لازم را نمی‌فرمائید که: اختلاف دو بینش است که یک طرف مصداق اسلامش غضنفرپور و سلامتیان و سعید سنجابی و طرف دیگر رجائی و گنابادی و منافی و موسوی و ... می‌باشند.

۶- در خصوص جنگ و فرماندهی ارتش، مطالب و احتمالات زیادی داریم. فرماندهی به خاطر ناهماهنگی و وحشت از نیروهای خالص اسلامی، مایل است نیروهای غیر اسلامی را در ارتش حاکم کند –که منافع مشترک پیدا کرده‌اند- و نیروهای خالص دینی را یا منزوی و یا منفصل نماید. خلبان شیرودی که سمبل ایمان و شجاعت و تلاش است، در پادگان ابوذر به من می‌گفت که امروز ایمان می‌جنگد نه تخصص و می‌خواهند دست مؤمنان را کوتاه کنند، ایشان همراه و همرزم خلبان شهید کشوری و خلبان شهید آشوری است. وحشت داشت و به من گفت پیامش را به شما بگویم و ضبط هم شده؛ احتمال اینکه مدیران جنگ به علل سیاسی طالب طولانی شدن جنگ باشند، وجود دارد و این احتمال تکلیف‌آور است. احتمالاً آقای بنی‌صدر به منظور تضعیف دولت و شاید –بعضی‌ها هم باشند- برای اجرای منویات آمریکا و ... مخصوصاً کمبود مهمات و اسلحه قابل توجه است. در این مورد لازم است، جنابعالی سریعاً فکری بفرمائید و بهتر است در یک جلسه طولانی و محرمانه با دوستان مورد اعتماد ارتشی نظیر صیاد شیرازی، نامجو، سلیمی، شیرودی و ... با حضور ماها در خدمتتان بحث و تصمیم‌گیری شود.

۷- ما «حزب جمهوری اسلامی» را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تأیید غیر مستقیم –من شخصاً در مدرسه علوی با شما در این باره مذاکره کردم- تأسیس کردیم و با توجه به اینکه قانون اساسی، تعداد احزاب را پذیرفته فکر می‌کنیم یک حزب اسلامی قوی برای تداوم انقلاب و حکومت اسلامی ضرورت دارد و جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکرراً تأیید فرمودید –ممکن است فعلاً فراموش کرده باشید- و اکنون اعتبار حزب از نفوذ شما تغذیه می‌شود –غیر مستقیم- ولی رنگ حمایت از روزهای اول کمتر شده. میل داریم لااقل در جلسات خصوصی نظر صریحی بفرمائید. اگر مایلید ما حزب را کنار بگذاریم، ما را قانع کنید و اگر لازم می‌دانید که حزب بماند باید جور دیگری عمل بشود و اگر همین‌گونه که عمل می‌فرمائید، مصلحت است ما را قانع کنید تا ما هم دوستان حزبی را قانع کنیم.

۸- اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالح‌تراز شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور می‌کند که تبلیغات و ادعاهای دیگران شما را تحت تأثیر قرار داده و قاطعیت و صراحت لازم را –که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده- در موارد فوق‌الذکر ضعیف‌تر از گذشته نشان می‌دهید، بسیاری از مردم هم متحیریند که چرا امام قاطع و صریح در این مسائل سرنوشت‌ساز صراحت ندارد. خدای نخواسته اگر روزی شما نباشید و این تحیر بماند، چه خواهد شد؟ واقعاً و حقاً ما انتظار داریم در مقام رهبری و مرجع تقلید اگر تعدیلی در شیوه حرکت ما لازم می‌دانید صراحتاً امر بفرمائید که مطیعیم؛ ما انتظار نداریم که نصایح ذووجوهی از رسانه‌های جمعی بشنویم، احضار کنید و امر بفرمائید.

۹- آخرین مطلب –که در ترتیب مطالب جایش اینجای نامه نیست- اینکه ما پس از پیروزی آقای بنی‌صدر برای اینکه ایشان خیالش از جانب ما راحت باشد، ایشان را به ریاست شورای انقلاب برگزیدیم و به جنابعالی پیشنهاد نیابت فرماندهی کل قوای ایشان را دادیم که سریعاً تصمیم بگیرند و کار کنند، اما ایشان به اینها هم قانع نشد و مرتباً کمبودها را متوجه ما می‌کرد و می‌گفت: « من می‌خواهم کار کنم ولی نمی‌گذارند»، در مرکز قدرت بود و دیگران را مقصر معرفی می‌کرد و امروز هم می‌بینید نقش اقلیت مخالف را. پس چه باید کرد؟ با سپاس و معذرت.

اکبر هاشمی 
۲۵/۱۱/۱۳۵۹

+ تاریخ جمعه 20 فروردين 1395 ساعت 11:3 نویسنده نستوه |

امام خمینی5 کلید واژه ی ((امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین.))مقابل 5 کلید واژه شرق و غرب ((آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر_ امپریالیسم و برابری))گذاشتند ...

حال ببینید هاشمی رفسنجانی چگونه به تحریف 5 کلید واژه امام میپردازد :

فقط 5 روز بعد از رحلت امام اقای هاشمی امدند در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.

وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».

اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم

در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند! پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.

+ تاریخ پنج شنبه 19 فروردين 1395 ساعت 11:41 نویسنده نستوه |