فرهنگی سیاسی اجتماعی

+ تاریخ چهار شنبه 27 ارديبهشت 1396 ساعت 13:26 نویسنده نستوه |

 

جُعِلَتِ الْخَبَائِثُ فِي بَيْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ الْكَذِبُ امام عسگری.

همه پليدى‏ ها را در خانه‏ اى نهادند و كليد آن، دروغ است

لَيسَ لِكَذوبٍ اَمانَةٌ، وَ لا لِفُجورٍ صيانَةٌ؛امام علی

دروغگو امانتدار نيست و بدكار، نگهدارنده اسرار.

آیَةُ المُنافِقِ ثَلاثٌ: اِذا حَدَثَ کَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِذا اؤتُمِنَ خانَ؛پیامبر

نشان منافق سه چیز است: 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در امانت خیانت نماید .

إنَّ مِمّا أَعانَ اللّه ُ بِهِ [عَلَى الكَذّابينَ النِّسيانَ.

 امام صادق عليه السلام : از چيزهايى كه خدا آن را مايه رسوايى وزيان دروغگويان قرارداده است، فراموشى است

رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله قالَ: كَبُرَتْ خِيانَةً أَن تُحَدِّثَ أَخاكَ حَديثاً هُوَلَكَ بِهِ مُصَدِّقٌ وَ أَنتَ لَهُ كاذِبٌ.

پيامبر عظيم الشأن صلي الله عليه و آلهفرمود: خيانتى بزرگ است كه به برادرت سخنى بگويى كه تو را راستگو مى شمارد وتصديقت مى كند، ولى تو به اودروغ بگويى.

 

ألإمامُ عَلِىٍّ عليه السلام قالَ: عِلَّةُ الْكِذْبِ أَقْبَحُ عِلَّةٍ.

امام اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: بيمارى دروغ گويى، زشت ترين بيمارى است.


عَنْ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله قالَ: ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَإنْ صامَ وَصَلّى وَحَجَّ وَاعْتَمَرَ وَقالَ إنّى مُسلِمٌ: مَن إذا حَدَّثَ كَذِبَ، وَ إذا وَعَدَ أَخلَفَ، وَ إذَا ائتُمِنَ خانَ.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: سه چيز است كه در هركس باشد منافق است اگرچه روزه بگيرد و نماز بخواند و حج و عمره هم انجام بدهد و بگويد من مسلمان هستم:
1 ـ كسى كه وقتى سخن مى گويد دروغ بگويد،
2 ـ هنگامى كه وعده اى بدهد تخلف ورزد،
3 ـ وقتى امين شمرده شود خيانت كند.

ألإمامُ عَلِىٍّ عليه السلام قالَ: عِلَّةُ الْكِذْبِ أَقْبَحُ عِلَّةٍ.

امام اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: بيمارى دروغ گويى، زشت ترين بيمارى است.

عَنِ النَّبِىِّ صلي الله عليه و آله قالَ: أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ إنْ كانَتْ فيهِ واحِدَةٌ مِنْهُنَّ كانَتْ فيهِ خَصلَةٌ مِنَ النِّفاقِ حَتّى يَدَعَها: مَنْ إذا حَدَّثَ كَذِبَ وَإذا وَعَدَ أَخلَفَ وَ إذا عاهَدَ غَدِرَ، وَ إذا خاصَمَ فَجَرَ.

پيامبر گرامى اسلام صلي الله عليه و آلهمى فرمايد: چهار چيز اگر در انسانى باشد او منافق است: اگر يكى از آنها در او باشد يك خصلت از نشانه هاى نفاق در اوست، تا آنكه آن را هم رها كند:
1 - وقتى سخن مى گويد دروغ بگويد،
2 ـ چون وعده بدهد تخلف كند،
3 ـ وقتى پيمانى ببندد حيله به كار برد،
4 ـ هنگام دشمنى ازعدالت خارج شود وفسق وفجورانجام دهد.

عَنْ عَلِىٍّ عليه السلام قالَ: ألكاذِبُ مُهانٌ ذَليلٌ.

على عليه السلام فرمود: انسان دروغگو خوار و ذليل است.

(يعنى خوارى و ذلت او را به دروغگويى مى كشاند، يا دروغ موجب خوارى او مى شود.)

دروغگو کیست؟
پنهان کردن نقص‌های فردی برای تطبیق با محیط و دستیابی به نتیجه مثبت می‌تواند تعریفی از دروغگویی باشد. فرد به دلیل مسئولیت‌نا‌پذیری و عدم پذیرش اشتباه‌هایش احساس خطر کرده و تصور می‌کند، ثبات محیطش از بین رفته، بنابراین دروغ می‌گوید. زمانی که فرد در موقعیت ناامنی قرار می‌گیرد، احساس خطر یا حقارت می‌کند، به گفتن دروغ متوسل می‌شود، او به گفته‌هایش ایمان ندارد و به‌طور قاطع سخن نمی‌گوید، اعتماد خود را به دیگران از دست می‌دهد و نسبت به آنان بدبین می‌شود، فراموشکار است و نزد مردم بدنام و بی‌اعتبار می‌شود.



منبع این مطلب: وبگاه عالی نیوز (http://allinews.ir)

. "دروغ" در آیات قرآن کریم

1- انَّما یَفْتَرِى الْکَذِبَ الَّذِینَ لایُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ. (نحل- 105)

2- انَّ اللَّهَ لا یَهْدِى مَنْ هُوَ کاذِبٌ کَفَّارٌ. (زمر- 3)

3- انَّ اللَّهَ لا یَهْدِى مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کذّابٌ. (غافر- 28)

4- فَاعْقَبَهُمْ نِفاقاً فى‏ قُلُوبِهِمْ الى یَوْمِ یَلْقَونَهُ بِما اخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ. (توبه- 77)

5- وَ لَهُمْ عَذابٌ الِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ. (بقره- 10)

و در مورد تکذیب الهى که آن نیز نوعى کذب و دروغ است، تعبیرات بسیار تکان‏دهنده‏اى در قرآن دیده مى‏شود از جمله:

6- قُلْ انَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ. (یونس- 69)

7- ... ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ. (آل عمران- 61)

ترجمه‏

1- تنها کسانى دروغ مى‏بندند که به آیات خدا ایمان ندارند (آرى) دروغگویان واقعى آنها هستند!
2- ... خداوند آن کس را که دروغگو و کفران کننده است هرگز هدایت نمى‏کند.
3- ... خداوند کسى را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمى‏کند.
4- این عمل، (روحِ) نفاق را، تا روزى که خدا را ملاقات کنند، در دلهایشان برقرار ساخت این به خاطر آن است که از پیمان الهى تخلّف جستند و به خاطر آن است که دروغ مى‏گفتند.
5- و به خاطر دروغهایى که مى‏گفتند عذاب دردناکى در انتظار آنهاست.
6- بگو «آنها که به خدا دروغ مى‏بندند (هرگز) رستگار نمى‏شوند».
7- ... آنگاه مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

 

 

+ تاریخ چهار شنبه 27 ارديبهشت 1396 ساعت 11:54 نویسنده نستوه |

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

جناب آقای روحانی
رئیس جمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیّت ملّی (دامت توفیقاته)
با سلام و تحیّت؛
اکنون که موافقت‌نامه‌ی موسوم به «برجام» پس از بررسی‌های دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیون‌ها و نیز در شورای عالی امنیّت ملّی، سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دست‌اندرکارانِ مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصتهای کافی برای رعایت و حفظ منافع ملّی و مصالح عالیه‌ی کشور در اختیار داشته باشید.

۱) پیش از هر چیز لازم میدانم از همه‌ی دست‌اندرکاران این فرایند پرچالش، در همه‌ی دوره‌ها از جمله هیئت مذاکره‌کننده‌ی اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصلِ تثبیت آن نقاط همه‌ی سعی ممکن خود را به کار بردند، و نیز از منتقدانی که با ریزبینیِ قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همه‌ی ما یادآور شدند و مخصوصاً از رئیس و اعضای کمیسیون ویژه‌ی مجلس و نیز از اعضای عالی‌مقام شورای عالی امنیّت ملّی که با درج ملاحظات مهمّ خود، برخی از نقاط خلأ را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانه‌ی ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همه‌ی اختلاف‌نظرها، در مجموع تصویر کاملی از این موافقت‌نامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم. این مجموعه‌ی پر حجم کار و تلاش و فکر در مسئله‌ای که گمان میرود از جمله‌ی مسائل به یاد ماندنی و عبرت‌آموز جمهوری اسلامی باشد، در خور تقدیر و مایه‌ی خرسندی است. به همین دلیل با اطمینان میتوان گفت که پاداش الهی برای این نقش آفرینی‌های مسئولانه، مشتمل بر نصرت و رحمت و هدایت ذات حضرت حق خواهد بود، ان‌شاءالله؛ زیرا وعده‌ی نصرت الهی در برابر نصرت دین او، تخلّف‌ناپذیر است.

۲) جنابعالی با سابقه‌ی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعاً دانسته‌اید که دولت ایالات آمریکا، در قضیّه‌ی هسته‌ای و نه در هیچ مسئله‌ی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازیِ جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرف‌داری‌اش از فتنه‌های داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حمله‌ی نظامی و حتّی هسته‌ای –که میتواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی در دادگاه‌های بین‌المللی منتهی شود– پرده از نیّت واقعی سران آمریکا برداشت. صاحب‌نظران سیاسی عالَم و افکار عمومی بسیاری از ملّتها، بوضوح تشخیص میدهند که عامل این خصومت تمام‌نشدنی، ماهیّت و هویّت جمهوری اسلامی ایران است که برخاسته از انقلاب اسلامی است. ایستادگی بر مواضع بر حقّ اسلامی در مخالفت با نظام سلطه و استکبار، ایستادگی در برابر زیاده‌طلبی و دست‌اندازی به ملّتهای ضعیف، افشای حمایت آمریکا از دیکتاتوری‌های قرون وسطائی و سرکوب ملّتهای مستقل، دفاع بی‌وقفه از ملّت فلسطین و گروه‌های مقاومت میهنی، فریاد منطقی و دنیاپسند بر سر رژیم غاصب صهیونیست، قلمهای عمده‌ای را تشکیل میدهند که دشمنی رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا را بر ضدّ جمهوری اسلامی، برای آنان اجتناب‌ناپذیر کرده است؛ و این دشمنی تا هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود، آنان را مأیوس کند ادامه خواهد داشت.
چگونگی رفتار و گفتار دولت آمریکا در مسئله‌ی هسته‌ای و مذاکرات طولانی و ملال‌آور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقه‌های زنجیره‌ی دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریب‌کاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اوّلیّه‌ی آنان که با نیّت قبول مذاکره‌ی مستقیم از سوی ایران انجام میشد، با نقض عهدهای مکرّر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواسته‌های رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانه‌ی آنان در رابطه با دولتها و مؤسّسات اروپاییِ دخیل در مذاکرات، همه نشان‌دهنده‌ی آن است که ورود فریب‌کارانه‌ی آمریکا در مذاکرات هسته‌ای، نه با نیّت حل‌وفصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدفهای خصمانه‌ی خود درباره‌ی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
بی‌شک حفظ هوشیاری نسبت به نیّات خصمانه‌ی دولت آمریکا و ایستادگی‌هایی که بر اثر آن در طول مسیر مذاکرات از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به کار رفت، توانست در موارد متعدّدی، از ورود زیانهای سنگین جلوگیری کند. با این حال، محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه‌به‌لحظه،‌ میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده‌ی کشور منتهی شود.

۳) بندهای نه‌گانه‌ی قانون اخیر مجلس و ملاحظات ده‌گانه‌ی ذیل مصوّبه‌ی شورای عالی امنیّت ملّی، حاوی نکات مفید و مؤثّر است که باید رعایت شود، با این حال برخی نکات لازم دیگر نیز هست که همراه با تأکید بر تعدادی از آنچه در آن دو سند آمده است،‌ اعلام میگردد.
اوّلاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه‌ی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمین‌های قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جمله‌ی آن اعلام کتبی رئیس‌جمهور آمریکا و اتّحادیه‌ی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیه‌ی اروپا و رئیس‌جمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر این‌که ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، به‌منزله‌ی نقض برجام است.
ثانیاً: در سراسر دوره‌ی هشت‌ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانه‌ای (از جمله بهانه‌های تکراری و خودساخته‌ی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه‌ی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.
ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پرونده‌ی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید.
رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانه‌ی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن درباره‌ی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.
خامساً: معامله‌ی اورانیوم غنی‌‌شده‌ی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن دراین‌‌باره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید بتدریج و در دفعات متعدّد باشد.
سادساً: مطابق مصوّبه‌ی مجلس،‌ طرح و تمهیدات لازم برای توسعه‌ی میان‌مدّت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هم‌اکنون تا پانزده سال و منتهی به ۱۹۰ هزار سو است،‌ تهیّه و با دقّت در شورای عالی امنیّت ملّی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.
سابعاً: سازمان انرژی اتمی، ‌تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا به‌گونه‌ای سامان‌دهی کند که در پایان دوره‌ی هشت‌ساله هیچ کمبود فنّاوری برای ایجاد غنی‌سازیِ مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.
ثامناً: توجّه شود که در موارد ابهام سند برجام، ‌تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.
تاسعاً: وجود پیچیدگی‌ها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلّفات و فریب‌کاری در طرف مقابل بویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است،‌ تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیئت باید در شورای عالی امنیّت ملّی تعیین و تصویب شود.

با توجّه به آنچه ذکر شد، مصوبه‌ی جلسه‌ی ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شورای عالی امنیّت ملّی با رعایت موارد یاد شده تأیید میشود.
در خاتمه همان‌طور که در جلسات متعدّد به آن‌جناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کرده‌ام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همه‌‌جانبه‌ی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بی‌رویّه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود.
توفیقات جنابعالی و دیگر دست‌اندرکاران را از خداوند متعال مسئلت مینمایم.
 
سیّدعلی خامنه‌ای
۲۹ مهرماه ۹۴
+ تاریخ یک شنبه 24 ارديبهشت 1396 ساعت 22:39 نویسنده نستوه |

چهارم آبان سال 1343 «إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. من تأثر قلبی خودم را نمی توانم انکار کنم. قلب من در فشار است. ایران دیگر عید ندارد. عید ایران را عزا کردند ما را فروختند، استقلال ایران را فروختند. عزت ما پای کوب شد. عظمت ایران از بین رفت. عظمت ارتش ایران را پای کوب کردند. قانونی به مجلس بردند... مستشاران نظامی (خارجی) را... با خانواده هایشان، با کارمندان اداری شان، با هر کس به آنها بستگی دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. اگر یک خادم امریکایی یا اگر یک آشپز امریکایی، مرجع تقلید شما را وسط بازار ترور کند، پلیس ایران حق ندارد جلو او را بگیرد. دادگاه های ایران حق ندارند او را محاکمه کنند باید برود امریکا. آنجا ارباب ها، تکلیف را معیّن کنند. ما این قانون را که در مجلس واقع شد، قانون نمی دانیم. ما این مجلس را مجلس نمی دانیم، ما این دولت را دولت نمی دانیم، اینها خاینند به مملکت ایران،خاینند.

«مجلس به پیشنهاد دولت، سند بردگی ملت ایران را امضا کرد... بدون اطلاع ملت با چند ساعت صحبت­های سرّی، ملت ایران را در تحت اسارت امریکایی­ها قرار داد... اکنون من اعلام می­کنم که این رأی ننگین مجلسین، مخالف اسلام و قرآن است».[13]

«ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند و پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم... می­گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند... به حسب این رأی ننگین، اگر یک مستشار امریکایی یا یک خادم مستشار امریکایی به یکی از مراجع تقلید ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از صاحب­منصبان عالی رتبه ایران هر جسارتی بکند، هر جنایتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد؛ محاکم ایران حق رسیدگی ندارند؛ ولی اگر به یک سگ آنها تعرض بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید!»[14]

قانونی در مجلس بردند؛ در آن قانونْ اولًا ما را ملحق کردند به پیمان وین؛ و ثانیاً الحاق کردند به پیمان وین [تا] مستشاران نظامی، تمام مستشاران نظامی امریکا با خانواده‌هایشان، با کارمندهای فنی‌شان، با کارمندان اداری‌شان، با خدمه‌شان، با هر کس‌که بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند! اگر یک خادم امریکایی، اگر یک آشپز امریکایی، مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاههای ایران حق ندارند محاکمه کنند، بازپرسی کنند، باید برود امریکا! آنجا در امریکا اربابها تکلیف را معین کنند!
دولت سابق  این تصویب را کرده بود و به کسی نگفت. دولت حاضر این تصویبنامه را در چند روز پیش از این برد به مجلس و در چند وقت پیش از این به سنا بردند و با یک قیام و قعود مطلب را تمام کردند، و باز نفسشان درنیامد.
 
در این چند روز، این تصویبنامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبتهایی کردند، مخالفتهایی شد، بعضی از وکلای آنجا هم مخالفتهایی کردند، صحبتهایی کردند لکن مطلب را گذراندند؛ با کمال وقاحت گذراندند! دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد! ملت ایران را از سگهای امریکا پست تر کردند. اگر چنانچه کسی سگ امریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند؛ لکن، اگر شاه ایران یک سگ امریکایی را زیر بگیرد بازخواست می‌کنند؛ و اگر چنانچه یک آشپز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگتر مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد! چرا؟ برای اینکه می‌خواستند وام بگیرند از امریکا! امریکا گفت این کار باید بشود- لا بد این جور است- بعد از سه- چهار روز، یک وام دویست میلیون، دویست میلیون دلاری، تقاضا کردند. دولت تصویب کرد دویست میلیون دلار در عرض پنج سال به دولت ایران بدهند و در عرض ده سال سیصد میلیون بگیرند! می‌فهمید یعنی چه؟ دویست میلیون دلار، هر دلاری هشت تومان در عرض پنج سال وام بدهند به دولت ایران برای نظام، و در عرض ده سال سیصد میلیون- آن طور که حساب کردند- سیصد میلیون دلار از ایران بگیرد؛ یعنی صد میلیون دلار، یعنی هشتصد میلیون تومان ازایران در ازای این وام نفع بگیرند! مع ذلک، ایران خودش را فروخت برای این دلارها! ایرانْ استقلال ما را فروخت؛ ما را جزء دوَل مستعمره حساب کرد؛ ملت مسْلم ایران را پست تر از وحشیها در دنیا معرفی کرد، در ازای وام دویست میلیون که سیصد میلیون دلار پس بدهند! ما با این مصیبت چه بکنیم؟ روحانیون با این مطالب چه بکنند؟ به کجا پناه ببرند؟ عرض خودشان را به چه مملکتی برسانند؟
 
سایر ممالک خیال می‌کنند که ملت ایران است؛ این ملت ایران است که این قدر خودش را پست کرده است؛ نمی‌دانند این دولت ایران است؛ این مجلس ایران است. این مجلسی است که ارتباط به ملت ندارد؛ این مجلس، مجلس سرنیزه است! این مجلس چه ارتباطی به ملت ایران دارد. ملت ایران به اینها رأی ندادند. علمای طراز اول، مراجع- بسیاری‌شان- تحریم کردند انتخابات را؛ ملت تبعیت کرد از اینها، رأی نداد لکن زور سرنیزه اینها را آورد بر این کرسی نشاند.

در تیر 1343، شاه به امریکا سفر کرد و به دولت مردان آنجا قول داد تادر برابر دریافت دویست میلیون دلار وام، امتیاز کنسولی به آنها بدهد. امام خمینی رحمه الله در سخنرانی کوبنده در 6 آبان 1343، به این وام ننگین و وطن فروشی شاه اشاره و شاه و امریکا را رسوا می کرد. ایشان می فرمود: «اگر چنانچه یک آشپز امریکایی، شاه ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد چرا؟ برای اینکه می خواستند وام بگیرند از امریکا. امریکا گفت باید این کار بشود. ایران خودش را فروخت. برای این دلارها؛ یعنی استقلال ما را فروختند در ازای وام دویست میلیونی.»

دوران صفویه، دوره روابط گسترده ایران و اروپا بود. حاکمان ایرانی، امتیازهای گوناگون را در فرمان ها و معاهده های متعددی به دولت های استعمارگر اروپایی دادند. در این دوران، کشورهای انگلستان، هلند و فرانسه، حق قضاوت کنسولی را در ایران به دست آوردند. در دوره قاجار، بستن قرارداد ترکمن چای با روس ها، سرانجامِ انحطاط سیاسی ایران در سیاست جهانی بود و ایران را به منطقه نفوذ روس ها تبدیل کرد.

 

+ تاریخ یک شنبه 24 ارديبهشت 1396 ساعت 22:13 نویسنده نستوه |

+ تاریخ جمعه 22 ارديبهشت 1396 ساعت 12:50 نویسنده نستوه |

+ تاریخ جمعه 7 ارديبهشت 1396 ساعت 23:22 نویسنده نستوه |

+ تاریخ پنج شنبه 7 ارديبهشت 1396 ساعت 21:43 نویسنده نستوه |

هاشمی همان کسی بود که در ماه رمضان امسال گفته بود من در خواب امام را دیدم که که به من می گفت من امروز تو را بیشتر از قبل حمایت می کنم.

که این نهایت خرافه پرستی، عوام فریبی آمیخته با دروغ گویی است.

و هاشمی کسی بود که بعد از امام تمام قدرت را در دست گرفت  و اشرافیت، ریاکاری و شبه سرمایه داری را نهادینه ساخت. او فرزندان و نزدیکان خود را بر مناصب مهم اقتصادی و حکومتی گماشت و اریستوکراسی کثیفی را بنا نهاد.

در آن شرایط انقلابی بعد از جنگ که بهترین زمان برای بنیان نهادن نظام عدالت محور بود او لیبرالسم اقتصادی ناقصی را بنا نهاد که کپی نظام شکست خورده و بهران اقتصادی به بار آور غرب بود البته با حذف نقاط قوت و مثبت آن. سرمایه داری اشراف محوری که بر پایه ی ارتباطات خانوادگی و آشنایی استوار بود. خاندان هاشمی پای خود را بر دوش فقرا نهادند و "پله های ترقی" را به سرعت طی نمودند.

هاشمی در زمان امام(ره) جام زهر را به ایشان نوشاند و بعد از او انقلاب مستضعفین او را به سمت اشرافیت سوق داد.

او  ریاکاری، عوام فریبی و خرافه گرایی را در کنار غرب پرستی و سرمایه داری در خود جمع نمود. او در دروغ گویی نیز گوی سبقت را از زیردستان خود ربود و هر از چندگاهی سخنانی از امام نقل می کند که هیچ کس در هیچ جا از ایشان نشنیده است و جالب است که اضافه می کند "امام بارها می گفت" و "مبنای فکری امام این بود".

نزدیک ترین افراد به هاشمی این ها هستند:

مهدی هاشمی: بزرگترین و معروفت ترین مفسد اقتصادی در ایران که حکم جلبش صادر شده و به انگلیس فرار کرده و با این حال اضافه حقوق چند میلیونی از دانشگاه آزاد(جاسبی) می گیرد. او اغتشاشات 88 را طراحی نمود و به لیدر های اغتشاشات روزنانه بیش از یک میلیون تومان حقوق می داد. او در پرونده استات اویل از خارجی ها رشوه ها ی کلانی گرفت. در آن پرونده رشوه دهندگان خارجی توسط کشورهای خود محاکمه و مجازات شدند امام رفسنجانی اجازه نداد مهدی هاشمی را محاکمه کنند. مدارک تحصیلی او تقلب و غیر قانونی است. او اینک در لندن با سرویس های اطلاعاتی انگلیس همکاری می کند. او میلیاردری مرفه و خوش گذران است.

جاسبی: او سی سال است که به خواست هاشمی رئیس دانشگاه آژاد است و درآمدهای این دانشگاه را در اختیار او قرار می دهد. البته او صادر کننده مدرک برای افراد خود نیز هست.

فائزه هاشمی: در فساد اقتصادی او می توان چند کتاب نوشت. او با شاهان و امیرهای عربی ارتباط خوبی دارد و در مراسمات آن ها شرکت می کند. او اهل تفریحاتی چون رفتن به سواحل برزیل است.

محسن هاشمی: او رئیس مترو و دفتر مجمع تشخیص است. هاشمی این مناصب را به او داده است.

محمد هاشمی: او رئیس صدا و سیمای سایق بوده و اینک ثرتمندی مرفه است و با پول خود از برادرش حمایت می کند.

موسویان: او در پرونده هسته ای در زمان خاتمی جاسوس بود و اطلاعات هسته ای را در اختیار انگلیس قرار می داد. هنگامی که جاسوس بودن او مشخص گردید هاشمی تمام قد از او حمایت کرد و اجازه نداد او را محاکمه کنند.

کرباسچی: او یکی از نزدیکان مهم هاشمی است که در شهرداری تهران دزدی نمود و محاکمه شد. او معروف ترین مسئول مفسد اقتصادی محاکمه شده  است.

این رشته سر دراز دارد.

هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری از احمدی نژاد شکست سنگینی خورد. این در حالی بود که تمام اصلاح طلبان از او حمایت کردند و خاتمی با وجودی که مجری انتخابات بود عملا وارد میدان شده و حمایت خود را از او اعلام نمود. در آن زمان دانشگاه آزاد هزینه های سنگینی را برای تبلیغات هاشمی صرف نمود. هاشمی برای پیروزی دست به هر شگردی زد. اما احمدی نژاد وارد دایره ممنوعه شد و هاشمی به کنار رفت و از این زمان طراحی هاشمی برای براندازی احمدی نژاد آغاز شد. او به شاهان عربی نامه نوشت که نگران نباشید این دولت تا 6 ماه دیگر سقوط می کند. در انتخابات اخیر نیز شگرد القای تقلب را استفاده نمود و مهدی هاشمی را مسئول طراحی عملیات خیابانی و اغتشاشات نمود. دانشگاه آزاد نیز مسئول تأمین هزینه های مالی این اغتشاشات بود. آمریکا نیز بودجه کلانی را رسما برای براندازی حکومت ایران تصویب نموده بود که قسمت مهمی از آن در اختیار اغتشاش گران قرار گرفت. اما او دوباره شکست خورد.

+ تاریخ جمعه 1 ارديبهشت 1396 ساعت 20:53 نویسنده نستوه |

 

چرا حضرات برسر عامل اصلی یعنی رئیس جمهور (حسن روحانی ) فریاد نمی کشند؟

مگر ایشان شخص اول اجرایی نیست مگر ایشان رئیس بانک مرکزی را انتخاب نمی کند

چرا حضرات فقط کار روزنامه ای می کنند ومانند روزنامه صرفا اطلاع رسانی می کنند ؟

چرا همه حضرات برای انصراف مردم از گرفتن یارانه همه فتوا صادرکردند؟ راستی چرا درمورد

حقوق های نجومی ساکت بودند.

+ تاریخ جمعه 1 ارديبهشت 1396 ساعت 19:6 نویسنده نستوه |

+ تاریخ جمعه 1 ارديبهشت 1396 ساعت 18:59 نویسنده نستوه |