فرهنگی سیاسی اجتماعی |
|
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست طاقتم اظهار عجزو نا توانی می کند بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند نای ما خاموش ولی این زهره شیطان هنوز با همان شور و نوا دارد شبانی می کند گر زمین دود هوا گردد همانا، آسمان با همین نخوت که دارد آسمانی می کند سالها شد رفته دمسازم زدست اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی می کند با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی چون بهاران می رسد با من خزانی می کند طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان دفتر دوران ما هم بایگانی می کند "شهریارا" گو دل از ما مهربانان نشکنید ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند زبان نگاه
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارات نظر نامه رسان من و توست گوش کن با لب خاموش سخن می گویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید حالیا چشم جهانی نگران من و توست گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسید همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست گو بهار دل و جان باش و خزان باش ، ارنه ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل هر کجا نامه ی عشق است نشان من و توست سایه ز آتشکده ی ماست فروغ مه و مهر وه ازین آتش روشن که به جان من و توست مقایسه اظهارات دولتمردان قبل و بعد از برجام؛ سناریوی جدید دولت بعد از توافق هستهای چیست/ چرا دولتمردان درباره تاثیرات توافق هستهای بر اقتصاد تغییر عقیده دادندروحانی در ادامه گفت: ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد. تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند.
«تحریم باید از بین برود تا مشکل آب خوردن مردم حل شود!»، حسن روحانی در مراسم گرامیداشت هفته محیط زیست، در اظهاراتی که با واکنشهای زیادی مواجه شده، گفت : تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند. دامنه اظهارات رئیس جمهور که حتی آب را نیز به تحریم گره زد، به نشست خبری روز گذشته نیز کشیده شد: وی در پاسخ به سوال انتقادگونه خبرنگاری که پرسید «چرا دولت همه امور کشور از جمله آب خوردن مردم را به رفع تحریم ها گره زده» حدود دو ماه از اعلام جمعبندی توافق هستهای میان ایران و کشورهای ۵+۱ میگذرد. به نظر میرسد اعلام این توافق در اواسط تیرماه، عمر ۷۵۰ روزه دولت یازدهم را به دو قسمت تقسیم کرده، زیرا شاهد دو رویکرد کاملاً متفاوت از سوی دولتمردان تدبیر و امید در حوزه اقتصاد هستیم. وقتی که اجازه نمیدهند که شما برای زمین خودت از بیرون آب بیاوری، باید چاه حفر کنی و از درون زمین خودت آب بیرون بیاوری تا محتاج آب آن همسایهی بخیل نباشی؛ باید از درون خود استمداد کنیم و بتوانیم کارها را پیش ببریم. » «مقام معظم رهبری اول فروردین ۹۴»
حجت الاسلام رییسی: «این را که برخیها میگویند آب خوردن ما هم بسته به مذاکرات است، یک خطای راهبردی میدانم. اینگونه صحبت کردن کددادن به دشمن محسوب میشود و دشمن نیز از آن سوءاستفاده کرده و باعث میشود که ما را محتاج مذاکرات بداند» آیت الله یزدی؛ رئیس مجلس خبرگان رهبری: «دولت نباید همه مسائل روزمره را به تحریمها گره بزند و کارها نباید به نتیجه مذاکرات و توافق موکول شوند بلکه توجه به قابلیتهای داخلی امری اساسی و مهم است». محمدباقر قالیباف:«مشکلات فقط به خاطر تحریمها نیست. بیبرنامگی و ضعف مدیریت در این دولت و دولت پیشین از تحریمها هم مؤثرتر است.آمریکا نباید احساس کند که ما وابسته به تصمیم و اراده او هستیم» علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی : «سهم تحریمها در وضع اقتصادی کشور تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد است و باید دولت همت کند و زمینههای رونق اقتصاد و تولید را در کشور برای گذر از تحریمهای ظالمانه فراهم کند» حمید رسایی نمانده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی: بینی و بینالله با این ادبیات که حتی آب خوردن هم به تحریم مرتبط شده، یا وقتی آقای روحانی میگوید که خزانه خالی است در حالی که بعدا معلوم شد خزانه خالی نبوده، آیا دشمن تحریم را برمیدارد؟ علیرضا زاکانی، سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی :«ارتباط دادن مشکلات معیشتی مردم با تحریم ها و مسائل هسته ای قبل از اینکه موضوعی کارشناسی، منطقی و درست باشد، امری سیاسی و کاملا نادرست است». حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی: «چرا باید بگوییم ابر و باد و مه و خورشید و فلک و حتی آب و همه چیزمان مربوط به هستهای است؟! چرا باید اینگونه بیان شود؟ به چه کسی میخواهیم با این سخنانمان علامت بدهیم؟ نباید مردم را از تحریم بترسانیم چون هرگز این گونه نبوده است. ما حاضر نیستیم عزت اسلامیمان را برای هیچ چیزی زیر پا بگذاریم گرچه غربیها حقمان را خوردهاند و باید بگیریم؛ مشکل اصلی دشمنان ما همین است» احمد توکلی، نماینده اقتصاددان مردم تهران : «فقط یک سوم مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهاست نباید فقط چشم بدوزیم به نتایج مذاکرات و توافقات احتمالی آن، ما باید اول ریشه های فساد در داخل کشور را از بین ببریم.» وی همچنین ربط دادن همه مشکلات اقتصادی به تحریمها را یک خطای راهبردی دانست و تأکید کرد که باید خودمان را از این خطای راهبردی حفظ کنیم. حمیدرضا فولادگر، رئیس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی : «رفع بسیاری از موانع سرمایهگذاری و رونق تولید در دست دولت است. دوستانی که در این دولت هستند وقتی میخواستند به دولت قبل انتقاد کنند اعلام میکردند که ۳۰ درصد مشکلات اقتصاد و تولید مربوط به تحریم است و ۷۰ درصد مشکلات مدیریتی و ساختاری است». امیر خجسته؛ رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس : تحریم در ۲۰ تا ۳۰ درصد وضعیت اقتصادی کشور تأثیر گذاشته است. گره زدن مسائل به تحریم به مصلحت نیست محسن رضایی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: «به هر حال تحریمها تأثیراتی داشته است اما اینکه فکر کنیم نمیتوانیم این تحریمها را کنار بگذاریم و یا آنها را خنثی کنیم برداشت درستی نیست». محسن رفیق دوست، رئیس اسبق بنیاد مستضعفان و جانبازان : «این مسئله از باور نداشتن مردم ناشی میشود. نباید حل مشکلات مردم را به لغو تحریمها متصل کنیم». حجتالاسلام حیدر مصلحی، مشاور عالی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح : «مشکلات اقتصادی کنونی کشور ناشی از تحریمها نیست و براساس بررسیهای انجام شده ۲۰ درصد مشکلات به تحریمها بازمیگردد». ابراهیم رزاقی، عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه : «به نظر می رسد ربط دادن تمام مشکلات اقتصادی کشور ناشی از بی برنامه بودن دولت درزمینه های اقتصادی کشور است» سید احسان خاندوزی؛ مدیر دفتر اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس : «اینکه کارکرد اصلی اقتصاد را منوط به برداشتن معبر تحریم کنیم، اشتباه اول است. سیاستگذاران نباید فراموش کنند قاعده اقتصادی کنش و واکنش میطلبد و کنش اقتصادی را نباید ابتدا با پاسخ دیپلماتیک بدهیم». عادل پیغامی : «به عنوان یک دانشگاهی این سؤال را مطرح میکنیم که چرا آب خوردن را به تحریم ربط میدهید؟ با تحریم هزینه مبادله افزایش مییابد و سرمایهگذاری خارجی کم میشود اما آیا در زمان غیرتحریم هم سرمایهگذاری خارجی در ایران زیاد بود؟ خیر زیاد نبود زیرا مشکل اصلی ساختاری و نهادی بود و موجب فرار سرمایهها میشد». جمشید پژویان : «بخشی عظیمی از مشکلات اقتصادی کشور داخلی است و مشکلی که ما در کشور با آن روبهرو هستیم، ربطی به تحریمها ندارد لذا نباید همه چیز را به تحریمها ربط بدهیم. حتی میتوان گفت که درصدی از این فشارها و جو روانی حاکم بر کشور با انگیزههای سیاسی شکل گرفته است. نوعی سیاست که این باور را در جامعه به وجود میآورد که اگر ما بتوانیم در مذاکرات به توافق برسیم، همه چیز عالی میشود و اگر هم این اتفاق نیافتد، با مشکل روبهرو خواهیم شد» رحیم پور ازغدی : «اینکه برخی از مسئولان صراحتاً میگویند آب خوردنمان با اراده غرب است محصول آموزش و پرورش و درس خواندن در مکتب غرب است امروز حتی نخبگانمان متأسفانه با این تفکر بزرگ شدهاند» حجت الاسلام پناهیان در استقبال از تشییع پیکر پاک ۲۵۰ شهید دفاع مقدس: ۱۷۵ شهید غواص با لبهای تشنه آمدهاند تا یک ملت را سیراب کنند و کسی بهخاطر کمبود آب، ملت را ذلیل بیگانگان نکند. حسین شریعتمداری : «با عرض پوزش از مردم شریف کشورمان و فقط برای توضیح بیشتر – و البته بسیار مختصر- درباره این بخش از سخنان رئیسجمهور محترم باید گفت که صاحبنظران در همه دنیا بر این باورند که بسیاری از کشورهای منطقه نظیر عربستان، اردن، قطر، امارات و… بدون اجازه آمریکا آب نمیخورند و در همین حال و هوا رئیسجمهور کشورمان – بیآنکهبخواهد یا بداند – اینگونه به دشمنان القاء میکند که ما – نستجیربالله – بدون کمک و همراهی آنان اساسا آب هم نداریم! چه رسد به اینکه اجازه خوردن داشته باشیم» کاظم انبارلوئی : «رئیس جمهور گفت همه مشکلات حتی مشکلات کمبود آب آشامیدنی هم مربوط به تحریم هاست این درحالی است که سال گذشته رهبر انقلاب با اختصاص بودجه نزدیک به ۸ میلیارد دلار از صندوق ارزی برای مهار آب های داخلی موافقت کردند؛ بنابراین مشکل منابع و پول برای جلوگیری از بحران آب نداریم؛ بلکه حل این مشکل نیازمند همت و مدیریت صحیح است و باید وزارت نیرو با یک برنامه دقیق و کارشناسی شده برای حل بحران کم آبی اقدام عملی انجام دهد» مهدی محمدی : «آقای رئیسجمهور با گرهزدن “آب خوردن” مردم به رفع تحریمها به آمریکاییها اطمینان داد مطلقا لازم نیست کوتاه بیایند چون آب خوردن ما هم لنگ کاغذی است که آمریکا پای آن را مهر کند» رضاسراج : «اینکه بگویند “باید تحریمها برداشته شود تا مشکل آب خوردن مردم حل شود”، از منظر مکتب امام(ره) بشدت مردود است» آیت الله خاتمی، خطیب جمعه تهران: «نباید همه چیز را به رفع تحریمها گره زد. برخی چنین القا میکنند که اگر تحریمها لغو نشود بحران پیدا میکنیم، قطعا چنین نیست. البته اگر توافق صورت نگیرد، اوباما بحران پیدا میکند». آیتالله سید احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد : امروز برخی تمام موفقیتها را نادیده میگیرند و میگویند رفع مشکلات ما در گرو رفع تحریمهاست لذا به تعبیر قرآن در دل این افراد مرض است و تردید در خدا و خداباوری دارند که به سمت دشمن میروند. میراحمدرضا حاجتی، خطیب جمعه اهواز هم ربط دادن آب خوردن به تحریمها و سخن از خزانه خالی را کار ناصوابی خواند و همچنین آیتالله محمدنقی لطفی، امام جمعه ایلام تصریح کرد: «ربط دادن مشکلات کشور به لغو تحریمها دشمن را گستاختر میکند. اقتصاددانان دلسوز حتی حامی دولت چنین اظهاراتی را در واقع اعلام بیبرنامگی دولت پس از دو سال در حل مشکلات اقتصادی که شعار تبلیغاتی دولت تدبر و امید بود است، میدانند. ارتباط دادن همه مشکلات داخلی حتی آب خوردن و محیط زیست، اشتغال جوانان، صنعت و موضوعات سیاسی به توافق و لغو تحریمها، تقابل آشکار با شعار راهبردی و مهم اقتصاد مقاومتی و یک نوع فرافکنی و اعلام عدم توانایی در مدیریت کلان اقتصادی کشور است» یادگار امام در انتقاد به سیاستهای اقتصادی دولت سازندگی میگویند:"اقتصاد بیمار ما بیشتر از هر زمانی به راهاندازی چرخهای تولید نیاز دارد./امروز گرانی و کمبود و فشار اقتصادی بر دوش خیل محرومین جامعه به صورت شکنندهای درآمده است"/"وقتی ما از کسانی که در خارج نشسته بودند و فرزندان امام از بیدکتری جان میدادند، دعوت به عمل آوردیم، نباید توقع داشته باشیم نگویند همه ارزشهای دوران انقلاب به ضدارزش تبدیل شده است. ملاقات با سرمایهداران فراری زمان شاه، ایران را به ایران زمان شاه، یعنی مورد قبول غرب مبدل میکند."
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ روزهای پایانی سال ۱۳۷۳ مردم با وجود فشارهای اقتصادی وتنگناها و تورم بالای ۳۵ درصد در تکاپوی استقبال سال نو بودند اما ناگهان خبری همه را بهت فرو برد یادگار امام براثر عارضه قلبی و تنفسی بستری شد.
چهار روز بعد سید احمد خمینی ۴۹ ساله دومین فرزند امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۲۵ اسفند ۱۳۷۳ خورشیدی در تهران درگذشت. رحلت سید احمد شایعات فراوانی را به همراه داشت. تا جایی که برخی رسانههای بیگانه انگشت اتهام را به سوی نظام اشاره رفتند. حاج احمد آقا در این سالها به ویژه پس از انقلاب دستیار ارشد رهبر انقلاب بود. امام خمینی در وصف او نوشته بود: «من خدای قاهر حاضر منتقم را شاهد میگیرم که احمد از آن روزی که در کمک این جانب در بیرونی مشغول اداره امور من بوده تا الآن که این ورقه را مینویسم قدمی یا قلمی برخلاف گفتار و نوشتار من برنداشته و با وسواس عجیب در کلیه گفتارهای من یا نوشتههای من سعی نموده که حتی یک کلمه بلکه گاهی یک حرف را که به نظر او محتاج به اصلاح است بدون اذن من تصرف نکند.» (۲) سید احمد خمینی پس از رحلت امام با حمایت از رهبری آیتالله خامنهای در تثبیت نظام کوشید: «مطمئناً امریکا چشم به کشور شما دوخته است. مطمئناً امریکا برای نابودی شما، تا آخرین نفس علیه شما اقدام خواهد کرد و لحظهای شما را راحت نخواهد گذاشت. لذا شما به احترام خون شهدا و اسرا و به احترام مجروحان و مفقودالاثرهایتان باید کمربندها را محکم ببندید و پشت سر مقام معظم رهبری بایستید و از آرمانهای امامتان دفاع کنید.» (۵) حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشهناپذیر انقلاب اسلامی ماست او هنگامی که احساس کرد عدهای قصد تضعیف جایگاه ولایت فقیه و رهبری را دارند، با قاطعیت چنین نظر داد: «اگر امروز اختلاف موجب شود که به اقتدار ولی فقیه صدمه بخورد، گناه بزرگی مرتکب شدهایم.» (۷) نقد دلسوزانه حاج احمد آقا اما این کشور نه تنها ژاپن اسلامی نشد، بلکه سیاستهای لیبرالیستی دولت سازندگی، رفتهرفته ایران اسلامی را از آرمانهایش نیز دور کرد. این انحراف از مسیر که از ابتدای دولت سازندگی اوج گرفته بود، انتقاد شدید بسیاری از دلسوزان نظام و به ویژه یادگار امام را برانگیخت. تا جایی که سید احمد خمینی که تنها در مواقع ضروری لب به انتقاد میگشود، در خصوص یکی از سیاستهای انحرافی دولت برای جذب سرمایهداران به کشور میگوید: «ملاقات با سرمایهداران فراری زمان شاه، ایران را به ایران زمان شاه، یعنی مورد قبول غرب مبدل میکند.» فرزند امام با توجه به سیاستهای اقتصادی دولت و برنامهها و شعارهای توسعه، انتقادهای زیادی را نسبت به وضعیت معیشتی محرومان جامعه مطرح میکرد: حاج احمد خمینی همچنین با توجه به وضعیت خاص دولت هاشمی و عدم امکان انتقاد سالم مردم از مسئولان، از این وضعیت نیز گلایه میکند: حاج احمد خمینی در ادامه منظور خود را شفاف بیان میکند: او از جریانی گلایه میکند که ادعای انقلابیگری دارند، اما تابع رهبری نیستند: عادی شدن همین امر در بین سیاسیون و دولتمردان، انتقاد سید احمد آقا را که در مکتب بزرگمرد سادهزیستی چون امام خمینی آموزش دیده بود، برمیانگیزد. وی در گفتگویی با روزنامه کیهان در اردیبهشت سال ۷۰، درخصوص افزایش تجملگرایی و رفاهزدگی میگوید: یکی از اصلیترین خطوط انحرافی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی کنار گذاشتن برنامه اول توسعه و اجرای سیاست تعدیل اقتصادی بود. دولت گامهای شتابانی را بدین سو برداشت تا عملاً با سیاستهای بانک جهانی همسو شود. تحلیل هاشمی رفسنجانی و تیم اقتصادیاش در آن زمان این بود که با اجرای برنامه اول و تسهیلات خاص برای صادرات، وام و بهره وامها از ارز حاصل از صادرات تأمین میشود؛ ولی به گفته روغنی زنجانی رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، تحلیل اشتباه در قیمت هر بشکه نفت و کاهش قیمت آن در بازارهای جهانی و همچنین اشتباه در میزان صادرات غیرنفتی، عملاً دست دولت را در پرداخت وامهای خارجی خالی گذاشت و انبوهی از بدهیها را در سال ۷۰ و ۷۱ ایجاد کرد. سرانجام، پیامدهای تصمیمات اشتباه دو ساله دولت سازندگی، به سوی سفرههای مردم سرازیر شد تا حتی یادگار امام خمینی نیز که در سال آغازین کار دولت، بر این مسأله تأکید دارد که «نباید توقع داشته باشیم همه معضلات فوراً حل شود.» لب به انتقاد از سیاستهای اقتصادی و همچنین وضع موجود بگشاید. از سیاستهای تکنوکراتهای دولت هاشمی، دعوت از سرمایهداران خارج از کشور برای شرکت دادن آنها در بازسازی کشور بود. این اقدام دولت نیز با واکنش تند یادگار امام مواجه شد. سید احمد در دیدار با اعضای ستاد مراسم ارتحال امام با بیان اینکه «نباید بگذاریم تفکر امام، یاد امام و راه امام فراموش شود.» میگوید: سیاستهای غلط برای اخذ وام از کشورهای بیگانه و عدم پرداخت آن، فشار گرانیها را روز به روز بر مردم میافزاید و تحمل این شرایط برای یادگار امام در حالی سخت و غیرقابل تحمل میشود که میداند تمام این مصیبتها برگرفته از الگوی غربی و پشت پا زدن به تمامی آرمانهای امام روحالله خمینی است. همین امر نیز باعث میشود که در هشتم مرداد سال ۷۰ از فشار شکننده اقتصادی بر مردم بگوید: دولت سازندگی تا جایی که توانست مسیر اقتصادی کشور را برای تاخت و تاز سرمایهداران باز گذاشت. مسیری که به تعبیر دولتیها اگر برای رسیدن به اهداف توسعه ۱۵ درصد مردم هم زیر چرخهای اقتصادی له میشدند، مانعی نداشت. این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب بارها از شیفتگی دولت سازندگی برای استقبال از مرفهان و سرمایهداران و غفلت از خدمت به محرومان این گونه هشدار داده بودند: در آن دوران به حدی دست سرمایهداران برای وارد آوردن فشار بر طبقه مستضعف باز بود که یادگار امام در چندین سخنرانی نسبت به تداوم این وضعیت شکایت میکند و خواستار برخوردی شدید با سرمایهداران میشود: هرچند که امروزه اکبر هاشمی رفسنجانی بدون یادآوری خاطرات دوران زمامداریاش، انتقادات شدیدی را نسبت به دولت دهم روا میدارد، ولی بازخوانی بخش کوچکی از تاریخ نشان از وخیمتر بودن اوضاع با الهامگیری از تئوریهای لیبرالیستی -که اصرار زیادی نیز بر اجرای آن وجود داشت- دارد. اوضاعی که در سال ۷۴ به رکورد تاریخی تورم ایران یعنی حدود ۵۰ درصد انجامید. انتقادات صریحتر سید احمد آقا این فقط نظر حاج احمد آقا نبود. آیتالله مشکینی و آیتالله جنتی از گرانیها و بیعدالتی ابراز نگرانی کرده بودند. در خاطرات علی لاریجانی رئیس وقت صدا و سیما، واکنش دولت به انتقادات حاج احمد آقا این گونه بیان شده است: «سهشنبه ۵ مهر ۱۳۷۳ وی البته باز هم در همین سخنرانی تصریح میکند: «میزان تشخیص حق و باطل و ملاک عمل برای ما رهنمودهای مقام رهبری به عنوان ولی و پایه اساسی نظام و انقلاب است و حکم ایشان حرف نهایی در همه صحنههاست.» ۶/۳/۷۲ پیش از این و در سالهای اول دولت سازندگی نیز رهبر انقلاب، چندین بار و در مناسبتهای مختلف عنوان کرده بودند که: «تذکر و انتقاد دوستانه و برادرانه به معنای عدم حمایت نیست.» اما متأسفانه شرایطی در کشور حاکم بود که هر گونه انتقادی را به منزله مخالفت با نظام تلقی میکرد! برای درک این مساله، باید وضعیت آن سالها را به خاطر آورد. با مروری بر مواضع آن روز رهبر انقلاب درمییابیم که مواضع حاج سید احمد خمینی تا چه میزان به رهبری نزدیک بوده است. فراموش نکنیم که اولین منتقد آن وضعیت، شخص رهبری بودند که بارها درباره اشرافیگری و عدم توجه کافی به بحث عدالت اجتماعی به دولت تذکر داده بودند. اما تکنوکراتها میگفتند رشد کشور مستلزم ریخت و پاش است. عدم توجه به توصیهها و هشدارهای کارشناسان و همچنین یادگار امام سرانجام به بدهی سنگین ۴۰ میلیاردی و عدم توانایی پرداخت آن منجر میشود. روزهای آخر روز ۲۱ اسفند ۱۳۷۳، چهار روز پیش از درگذشت سید احمد خمینی، دقیقاً در روزی که خبر بیماری او پخش گردید، سخنان انتقادی تندی از او درباره اوضاع کشور در هفتهنامه امید منتشر شد: (۱۰)
برای مشاهده عکس فوق با کیفیت بالا، اینجا یا بر روی آن کلیک نمایید
مشکلات و مسایل ما به کارشکنی آمریکا و ضدیت صهیونیستها برمیگردد شکی نیست، اما گسترش فساد اداری و رشوهخواری در ادارات و مؤسسات دولتی به خودمان برمیگردد. اتخاذ تصمیمات نابخردانه درباره ذخایر ارزی مملکت توسط خودمان بوده است. آقای دکتر کاشان در زمان تصدی پست معاونت ارزی بانک مرکزی مملکت در خزانه بانک را باز کرد و به هر دلال و قاچاقچی و چاقوکش ۵ هزار دلار تقدیم کرد و روزانه میلیونها دلار ذخایر ارزی بانک مرکزی را به جیب گانگسترها ریخت. آیا این نقشه تهی کردن خزانه ارزی مملکت را آمریکای جنایتکار جلوی حاج اصغر آقا گذاشته بود و یا به تصمیمگیری نابخردانه شخص او مربوط میشد؟ آیا این بابا رئیس بزرگتری نداشت تا جلوی کار او را بگیرد؟»
برای مشاهده عکس فوق با کیفیت بالا، اینجا یا بر روی آن کلیک نمایید توضیح: اصغر فخریه کاشان در بانک مرکزی کابینه بنی صدر به سمت معاون امور مالی و اداری بانک مرکزی، منصوب شده بود. وی سپس به انگلستان رفت و روزنامهها چنین مطرح کردند که «اصغر کاشان» برای ادامه تحصیل به این کشور عزیمت کرده است. پس از بازگشت، توسط حسین عادلی رئیس کل اسبق بانک مرکزی از تاریخ ۲۰ تیرماه سال ۶۹ تا اول دی ماه سال ۷۲، به عنوان معاونت ارزی و عضو هیئت عامل بانک مرکزی منصوب شد. اصغر فخریه کاشان به ناگهان، در اواسط آذر ماه ۷۳ به دلایل نامعلومی بازداشت و در اوایل دی ماه همان سال آزاد میشود. در سال ۱۳۸۰ وی به همراه اکبر ترکان، بهزاد نبوی و مسعود کرباسیان که همه چهرههای غیرنفتی بودند، اعضای هیئت مدیره شرکت جنجالی «پترو پارس» را تشکیل میدادند. وی در تاریخ ۲۶/۱۱/۹۲ در حکمی از سوی عباس آخوندی، به عنوان مشاور وزیر و رئیس شورای هماهنگی و سیاستگذاری تأمین مالی خارجی پروژههای وزارت راه و شهرسازی منصوب شد! اما حالا اعلام میشود که صحبت از ۳۵ تا ۴۰ میلیارد دلار بدهی است و هر چند هفته یکبار اخبار مربوط به نحوه پرداخت بدهیها به آلمان، فرانسه، انگلیس، هلند، کره، ژاپن و بعضی ممالک دور و نزدیک در جراید چاپ میشود و یک نفر هم نیست که این روزنامهها را بردارد ببرد بگذارد جلوی برادر دکتر عادلی رئیس کل سابق بانک مرکزی و دکتر نوربخش وزیر سابق دارایی و از آقایان بپرسد که مگر شما نمیگفتید ما صَنّار به ممالک خارجی بدهکار نیستیم؟» به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، انحراف از مسیر و قیمتهای سر به فلک کشیده از درون دولت سازندگی آغاز شد و امروزه بسیاری از تحلیلگران ریشه اقتصاد بیمار امروز را در عملکرد دولت سازندگی تحلیل میکنند. چه اینکه رهبر معظم انقلاب نیز در اول فروردین ماه سال ۱۳۹۲ در جمع زائران حرم امام رضا (ع)، یکی از علل مهم تاثیرگذاری تحریمها را در شرایط کنونی وابسته بودن اقتصاد کشور به نفت دانستند و فرمودند: «من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان تکنوکرات لبخند انکار زدند که مگر میشود؟» پس از رحلت «امروز الحمدلله انقلاب ما به دست شاگرد امام، کسی که دقیقاً همان راه امام را میرود و فردی است شایسته که رهبری انقلاب را به عهده دارد، [به پیش میرود.] سعی کنیم مطیع باشیم … وقتی رهبری مسألهای را گفت، انسان باید همان را انجام دهد. معنای ولایت فقیه این است.» (۱۲) آیا با این سبک سخن میتوان تقابل و خصومتی میان آن دو بزرگوار احساس کرد؟ آنچه حاج احمد آقا را میآزرد، همان مطلبی است که در سخنان ایشان آمده و برخی آن را مانع توسعه میدانستند. به علاوه رنجهای سالهای واپسین عمر شریف امام راحل که سید احمد آن را در رنجنامه منعکس کرده است، سید را به نقطهای رساند که ترجیح داد دو سال آخر عمرش را بیشتر در خلوت و تنهایی بگذارند. آن هم نه در تهران، که در خانهای دورافتاده در بیابانی کویری در منطقه کوشک نصرت میان تهران و قم. در سالهای پایانی عمر سید احمد آقا بجز شرایط اقتصادی و فرهنگی کشور که مایه نگرانی آن مرحوم بود، حوادث دیگری رخ داد که ضرباتی را بر روح احمد عزیز وارد کرد و به عبارتی بر اثر مجموع این حوادث قلب نازنینش از تپش ایستاد: ۱- ماجرای آقای منتظری: این جملات سید احمد آقا نشان میدهد که او چقدر به جایگاه خود و حساسیت تاریخی مردم روی خود اهمیت میداد. تا جایی که نخواست کوچکترین لکهای بر این حیثیت بنشیند. آیا افراد منتسب به بیت امام (ره) اکنون هم اینگونه رفتار میکنند؟ مرحوم سید احمد در ادامه رنجنامه خطاب به منتظری مینویسد: گر چه برخی از نزدیکان آقای منتظری و دفتر وی، بعدها شایعه کردند که حاج احمد آقا از نوشتن رنجنامه پشیمان شده است، اما هیچ اظهار نظری در این مورد مشاهده نشد و اختلافات بین او و آقای منتظری هم حل و فصل نگشت. این چنین بود که آقای منتظری تا آخرین لحظه و دفتر وی هم تا همین الان، از رنجنامه او و خود او کینه به دل داشته و دارند. ۲- ناراحتی از شیوه انتقال موضوع پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به حضرت امام: ۳- موضوع اهانت ملی مذهبیها: آن هنگام کسانی که سالها بعد خود را سینهچاک امام و بیت امام نشان دادند و برای انتقاد به سید حسن خمینی غوغا به راه انداختند، (۱۳) در برابر این تهمت آشکار و توهین زشت سکوت و ملایمت و صبوری پیشه کردند. یادگار امام (ره) برای دفاع از خود و خط امام در نامهای به آیتالله پسندیده عموی خود، با اشاره به درخواست وی برای آزادی یکی از ملیگراها، به برخی ویژگیهای این جریان اشاره کرده و ضمن تأکید بر صحت دستخط امام، از آیتالله پسندیده میخواهد، این موضوع را تأیید کند: پرسش از همه مهمتر اینکه ببینیم مدعیان دوستی حاج احمد خمینی، امروز مواضعشان به کدام جریان نزدیک است؟ مهدی ساغری زاده زیرنویس منابع بسماللهالرحمنالرحیم امام و رهبر و مرجع تقلید عزیز و معظم به نظر میرسد در ملاقاتهای معمولی، به خاطر کارهای زیاد و خستگی جنابعالی، فرصت کافی برای طرح و بحث مطالبی اساسی که داریم به دست نمیآید، ناچار چیزهائی که تذکرش را وظیفه تشخیص میدهم تحت عنوان: «النصیحه لائمه المؤمنین» در این نامه بنویسم؛ خواهش میکنم توجه فرمائید و در ملاقات بعدی جواب لطف کنید: ۱- یکسال پیش پس از انتخابات ریاست جمهوری نامهای به خدمتتان نوشتیم که نسخهای از آن ضمیمه این نامه است. شما در بیمارستان قلب بستری بودید و ملاحظه حال شما مانع تقدیم نامه گردید، خواهش دارم، اول نامه را ملاحظه نمائید و سپس این یکی را. ۲- احساس میکنم که روابط و ملاقاتهای ما با جنابعالی، صورت تشریفاتی به خود میگیرد و محدودیتهایی در طرح و بحث مطالب –من جمله خوف از اینکه جنابعالی موضعگیری سیاسی و رقابت تلقی کنید- به وجود آمده و من خائفم که این حالت خسارت بار باشد. ۳- تبلیغات متمرکز مخالفان –که از مقام رسمی و تریبونهای رسمی در رُل مخالف و اقلیت سخن میگویند- و نصایح کلی و عام جنابعالی و سکوت و ملاحظات ما که علل موضعگیریها را روشن نکردهایم، وضعی به وجود آورده که خیلیها خیال میکنند ما و طرف ما بر سر قدرت اختلاف داریم و دو طرف را متساویاً مقصر یا قاصر یا ... میدانند. ما برای حفظ آرامش نمیتوانیم مطالب واقعی خودمان را بگوئیم و جنابعالی هم صلاح ندانستهاید که مردم را از ابهام و تحیر درآورید. خود شما میدانید که موضع نسبتاً سخت مکتبی امروز ما، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است، بعد از پیروزی معمولاً ما مسامحههائی در اینگونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید، اما نظرات شما را با تعدیلهائی اجرا میکردیم؛ شما اجازه ورود افراد تارکالصلوة یا متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمیدادید، شما روزنامه آیندگان و ... تحریم میکردید، شما از حضور زنان بیحجاب در ادارات مانع بودید، شما از وجود موسیقی و زن بیحجاب در رادیو تلویزیون جلوگیری میکردید؟ همینها موارد اختلاف ما با آنها است. آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بیطرف بگیرید؟ آیا بیخط بودن و آسایش طلبی را میپسندید؟ البته اگر مصلحت میدانید که مقام رهبری در همین موضع باشد و سربازان خیر و شر جریانات را تحمل کنند، ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم، ولی لااقل به خود ما بگوئید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلاء قم و ائمه جمعه و جماعات و ... در یک طرف اختلاف و شخص آقای بنی صدر در یک طرف و جنابعالی موضع ناصح بیطرف داشته باشید؟ مردم چه فکر خواهند کرد؟ و بعداً تاریخ چگونه قضاوت میکند؟ ۴- ما جایز نمیدانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق، قیافه بیطرف بگیریم و به اصطلاح جنت مکان و بیآزار و زاهد جلوه کنیم، به خاطر حفاظت از خط اسلامی انقلاب در صحنه میمانیم و از مشکلات، مخالفتها و تهمتها نمیهراسیم و به صلاحیت رهبری جنابعالی ایمان داریم، ولی تحمل ابهام در نظر رهبر برایمان مشکل است. مگر اینکه بفرمائید، همین ابهام صلاح است. احتمال اینکه این ابهام در رابطه با خطوط سیاسی و فکری جاری و خطی که در ارتش تعقیب میشود، آثار نامطلوبی در تاریخ انقلابمان بگذارد، وادارم کرد به عنوان وظیفه روی این مطالب، صراحت و تأکید داشته باشم و امیدوارم مثل همیشه این جسارت را ببخشید. ۵- قبل از انتخابات ریاست جمهوری، به شما عرض کردیم که بینش آقای بنیصدر مخالف بینش اسلام فقاهتی است که ما برای اجرای آن تلاش میکنیم و اکنون هم بر همان نظر هستیم و شما فرمودید ریاست جمهوری مقام سیاسی است و کاری دستش نیست؛ امروز ملاحظه میفرمائید که چگونه در کار کابینه و ... میتواند کارشکنی کند و چگونه با استفاده از مقام، مجلس و دولت و نهادهای انقلابی را تضعیف میکنند و ما فقط میتوانیم دفاع کنیم؛ چون تضعیف متقابل را با گفتن نواقص رئیس جمهور صلاح نمیدانیم و همان دفاع هم مشاجره تلقی میشود و بحق مورد مخالفت جنابعالی قرار میگیرد و آتش بس میدهید و خودتان هم دفاع لازم را نمیفرمائید که: اختلاف دو بینش است که یک طرف مصداق اسلامش غضنفرپور و سلامتیان و سعید سنجابی و طرف دیگر رجائی و گنابادی و منافی و موسوی و ... میباشند. ۶- در خصوص جنگ و فرماندهی ارتش، مطالب و احتمالات زیادی داریم. فرماندهی به خاطر ناهماهنگی و وحشت از نیروهای خالص اسلامی، مایل است نیروهای غیر اسلامی را در ارتش حاکم کند –که منافع مشترک پیدا کردهاند- و نیروهای خالص دینی را یا منزوی و یا منفصل نماید. خلبان شیرودی که سمبل ایمان و شجاعت و تلاش است، در پادگان ابوذر به من میگفت که امروز ایمان میجنگد نه تخصص و میخواهند دست مؤمنان را کوتاه کنند، ایشان همراه و همرزم خلبان شهید کشوری و خلبان شهید آشوری است. وحشت داشت و به من گفت پیامش را به شما بگویم و ضبط هم شده؛ احتمال اینکه مدیران جنگ به علل سیاسی طالب طولانی شدن جنگ باشند، وجود دارد و این احتمال تکلیفآور است. احتمالاً آقای بنیصدر به منظور تضعیف دولت و شاید –بعضیها هم باشند- برای اجرای منویات آمریکا و ... مخصوصاً کمبود مهمات و اسلحه قابل توجه است. در این مورد لازم است، جنابعالی سریعاً فکری بفرمائید و بهتر است در یک جلسه طولانی و محرمانه با دوستان مورد اعتماد ارتشی نظیر صیاد شیرازی، نامجو، سلیمی، شیرودی و ... با حضور ماها در خدمتتان بحث و تصمیمگیری شود. ۷- ما «حزب جمهوری اسلامی» را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تأیید غیر مستقیم –من شخصاً در مدرسه علوی با شما در این باره مذاکره کردم- تأسیس کردیم و با توجه به اینکه قانون اساسی، تعداد احزاب را پذیرفته فکر میکنیم یک حزب اسلامی قوی برای تداوم انقلاب و حکومت اسلامی ضرورت دارد و جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکرراً تأیید فرمودید –ممکن است فعلاً فراموش کرده باشید- و اکنون اعتبار حزب از نفوذ شما تغذیه میشود –غیر مستقیم- ولی رنگ حمایت از روزهای اول کمتر شده. میل داریم لااقل در جلسات خصوصی نظر صریحی بفرمائید. اگر مایلید ما حزب را کنار بگذاریم، ما را قانع کنید و اگر لازم میدانید که حزب بماند باید جور دیگری عمل بشود و اگر همینگونه که عمل میفرمائید، مصلحت است ما را قانع کنید تا ما هم دوستان حزبی را قانع کنیم. ۸- اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالحتراز شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور میکند که تبلیغات و ادعاهای دیگران شما را تحت تأثیر قرار داده و قاطعیت و صراحت لازم را –که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده- در موارد فوقالذکر ضعیفتر از گذشته نشان میدهید، بسیاری از مردم هم متحیریند که چرا امام قاطع و صریح در این مسائل سرنوشتساز صراحت ندارد. خدای نخواسته اگر روزی شما نباشید و این تحیر بماند، چه خواهد شد؟ واقعاً و حقاً ما انتظار داریم در مقام رهبری و مرجع تقلید اگر تعدیلی در شیوه حرکت ما لازم میدانید صراحتاً امر بفرمائید که مطیعیم؛ ما انتظار نداریم که نصایح ذووجوهی از رسانههای جمعی بشنویم، احضار کنید و امر بفرمائید. ۹- آخرین مطلب –که در ترتیب مطالب جایش اینجای نامه نیست- اینکه ما پس از پیروزی آقای بنیصدر برای اینکه ایشان خیالش از جانب ما راحت باشد، ایشان را به ریاست شورای انقلاب برگزیدیم و به جنابعالی پیشنهاد نیابت فرماندهی کل قوای ایشان را دادیم که سریعاً تصمیم بگیرند و کار کنند، اما ایشان به اینها هم قانع نشد و مرتباً کمبودها را متوجه ما میکرد و میگفت: « من میخواهم کار کنم ولی نمیگذارند»، در مرکز قدرت بود و دیگران را مقصر معرفی میکرد و امروز هم میبینید نقش اقلیت مخالف را. پس چه باید کرد؟ با سپاس و معذرت. اکبر هاشمی امام خمینی5 کلید واژه ی ((امامتمحوری، امّتگرایی، عدالتگستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین.))مقابل 5 کلید واژه شرق و غرب ((آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر_ امپریالیسم و برابری))گذاشتند ... در عرصهی بینالملل هم دو کلیدواژهی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهینآمیز است! به جایش بگوییم «قدرتهای جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آنها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرتهای جهانی» باید با آنها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیبپذیر»؛ یعنی آدمهای بیعرضهای که خودشان پذیرای آسیباند! پنج کلیدواژهی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژههایی که دشمنان میخواستند. بسم الله الرحمن الرحیم آیت الله خامنه اي ، رئيس جمهور، طي نامه اي به محضر امام خميني اعلام داشته بود : بسماللهالرحمنالرحیم جناب آقای روحانی رئیس جمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیّت ملّی (دامت توفیقاته) با سلام و تحیّت؛ اکنون که موافقتنامهی موسوم به «برجام» پس از بررسیهای دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیونها و نیز در شورای عالی امنیّت ملّی، سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دستاندرکارانِ مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصتهای کافی برای رعایت و حفظ منافع ملّی و مصالح عالیهی کشور در اختیار داشته باشید. ۱) پیش از هر چیز لازم میدانم از همهی دستاندرکاران این فرایند پرچالش، در همهی دورهها از جمله هیئت مذاکرهکنندهی اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصلِ تثبیت آن نقاط همهی سعی ممکن خود را به کار بردند، و نیز از منتقدانی که با ریزبینیِ قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همهی ما یادآور شدند و مخصوصاً از رئیس و اعضای کمیسیون ویژهی مجلس و نیز از اعضای عالیمقام شورای عالی امنیّت ملّی که با درج ملاحظات مهمّ خود، برخی از نقاط خلأ را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانهی ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همهی اختلافنظرها، در مجموع تصویر کاملی از این موافقتنامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم. این مجموعهی پر حجم کار و تلاش و فکر در مسئلهای که گمان میرود از جملهی مسائل به یاد ماندنی و عبرتآموز جمهوری اسلامی باشد، در خور تقدیر و مایهی خرسندی است. به همین دلیل با اطمینان میتوان گفت که پاداش الهی برای این نقش آفرینیهای مسئولانه، مشتمل بر نصرت و رحمت و هدایت ذات حضرت حق خواهد بود، انشاءالله؛ زیرا وعدهی نصرت الهی در برابر نصرت دین او، تخلّفناپذیر است. ۲) جنابعالی با سابقهی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعاً دانستهاید که دولت ایالات آمریکا، در قضیّهی هستهای و نه در هیچ مسئلهی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیسجمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازیِ جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریاش از فتنههای داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حملهی نظامی و حتّی هستهای –که میتواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی در دادگاههای بینالمللی منتهی شود– پرده از نیّت واقعی سران آمریکا برداشت. صاحبنظران سیاسی عالَم و افکار عمومی بسیاری از ملّتها، بوضوح تشخیص میدهند که عامل این خصومت تمامنشدنی، ماهیّت و هویّت جمهوری اسلامی ایران است که برخاسته از انقلاب اسلامی است. ایستادگی بر مواضع بر حقّ اسلامی در مخالفت با نظام سلطه و استکبار، ایستادگی در برابر زیادهطلبی و دستاندازی به ملّتهای ضعیف، افشای حمایت آمریکا از دیکتاتوریهای قرون وسطائی و سرکوب ملّتهای مستقل، دفاع بیوقفه از ملّت فلسطین و گروههای مقاومت میهنی، فریاد منطقی و دنیاپسند بر سر رژیم غاصب صهیونیست، قلمهای عمدهای را تشکیل میدهند که دشمنی رژیم ایالات متّحدهی آمریکا را بر ضدّ جمهوری اسلامی، برای آنان اجتنابناپذیر کرده است؛ و این دشمنی تا هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود، آنان را مأیوس کند ادامه خواهد داشت. چگونگی رفتار و گفتار دولت آمریکا در مسئلهی هستهای و مذاکرات طولانی و ملالآور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقههای زنجیرهی دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریبکاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اوّلیّهی آنان که با نیّت قبول مذاکرهی مستقیم از سوی ایران انجام میشد، با نقض عهدهای مکرّر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواستههای رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانهی آنان در رابطه با دولتها و مؤسّسات اروپاییِ دخیل در مذاکرات، همه نشاندهندهی آن است که ورود فریبکارانهی آمریکا در مذاکرات هستهای، نه با نیّت حلوفصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدفهای خصمانهی خود دربارهی جمهوری اسلامی صورت گرفته است. بیشک حفظ هوشیاری نسبت به نیّات خصمانهی دولت آمریکا و ایستادگیهایی که بر اثر آن در طول مسیر مذاکرات از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به کار رفت، توانست در موارد متعدّدی، از ورود زیانهای سنگین جلوگیری کند. با این حال، محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظهبهلحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آیندهی کشور منتهی شود. ۳) بندهای نهگانهی قانون اخیر مجلس و ملاحظات دهگانهی ذیل مصوّبهی شورای عالی امنیّت ملّی، حاوی نکات مفید و مؤثّر است که باید رعایت شود، با این حال برخی نکات لازم دیگر نیز هست که همراه با تأکید بر تعدادی از آنچه در آن دو سند آمده است، اعلام میگردد. اوّلاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیهی اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است. ثانیاً: در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند. ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پروندهی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید. رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد. خامساً: معاملهی اورانیوم غنیشدهی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن دراینباره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید بتدریج و در دفعات متعدّد باشد. سادساً: مطابق مصوّبهی مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعهی میانمدّت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هماکنون تا پانزده سال و منتهی به ۱۹۰ هزار سو است، تهیّه و با دقّت در شورای عالی امنیّت ملّی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند. سابعاً: سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دورهی هشتساله هیچ کمبود فنّاوری برای ایجاد غنیسازیِ مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد. ثامناً: توجّه شود که در موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است. تاسعاً: وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلّفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیئت باید در شورای عالی امنیّت ملّی تعیین و تصویب شود. با توجّه به آنچه ذکر شد، مصوبهی جلسهی ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شورای عالی امنیّت ملّی با رعایت موارد یاد شده تأیید میشود. در خاتمه همانطور که در جلسات متعدّد به آنجناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بیرویّه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود. توفیقات جنابعالی و دیگر دستاندرکاران را از خداوند متعال مسئلت مینمایم. سیّدعلی خامنهای ۲۹ مهرماه ۹۴ |